۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

کیهان را توقیف نکنید!مرتضوی را برکنار نکنید!


در نخستین روزهای تغییر رییس قوه قضاییه ، شایعه برکناری سعید مرتضوی و توقیف روزنامه کیهان موجب خنک شدن دلهای دردمند فراوانی شد و در عین حال هیچ یک از دلهای مذکور این شایعات را باور هم نکرد.در واقع آن خنک شدن دل به مصداق عبارت مشهور وصف العیش ، نصف العیش بود و گرنه برای هر انسان عاقل و بالغی مانند روز ، روشن است که تا زمانی که همه یخهای قطب آب نشوند و کل خشکیها غرق نگردند و خلقت کلا زیر و رو نشود هیچ یک از این دو اتفاق رخ نخواهد داد و البته من کلا مخالف به حقیقت پیوستن این شایعات هستم.امیدوارم رییس قوه قضاییه اگر هیچ کار دیگری هم از دستش بر نیامد و یا مصلحت به ایشان اجازه نداد که خیلی اقدامات را انجام دهد ، فقط و فقط در جهت حفظ منافع ملی و رعایت حقوق بشر ، مانع از تحقق این شایعات شود.دلایل مستدل و متعددی نیز برای این درخواستها دارم.
روزنامه کیهان نباید توقیف شود ، زیرا سخنگوی رسمی حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی است.نگارنده برای اینکه با ماهیت و ذات واقعی جمهوری اسلامی آشنا شوم ، کیهان را می خوانم و به آن روزنامه ومدیر مسئول واقعا مسئولش علاقمندم.بسیار خوشحالم که در این مملکت حاکمیتی وجود دارد که به طور شفاف و به دور از هر گونه پرده پوشی در قالب یک روزنامه دولتی همه دیدگاهها و تلقیات خود را راجع به مسائل گوناگون بیان می کند.از کانال کیهان می توان فهمید که حکام جمهوری اسلامی درباره روشنفکران و اندیشمندان و چهره های برجسته کشور چه تفکری دارد.روزنامه کیهان قادر به افشای هویت واقعی و نیمه پنهان همه کسانی است که در فاصله سالهای 57 تا 84 با فریب دادن مردم ، وانمود می کردند چهره هایی انقلابی و مردمی و در حال خدمت رسانی هستند ، غافل از آنکه همگی دزد ، وابسته ، جاسوس ، مواجب بگیر سایر کشورها(البته بلا نسبت روسیه) و در فکر براندازی بوده اند.من از روزنامه کیهان خیلی ممنونم که برای نخستین بار در تاریخ علوم سیاسی جهان ثابت کرد چهره های حاضر در حاکمیت یک نظام سیاسی ، می توانند همزمان با برخوردار بودن از پست و مقام در یک نظام سیاسی در حال مذاکره و تلاش برای براندازی آن باشند.نه تنها نگارنده ، که ایمان دارم همه خوانندگان کیهان ، از این روزنامه ، که البته صدیقترین و بادانش ترین مفسر دین و در عین حال شاقول دین و مسائل دینی در جمهوری اسلامی می باشد ، آموخته اند که بر مبنای آموزه های دینی چگونه با مخالفان و منتقدان خود برخورد کنند.کیهان به همه ما یاد می دهد که می توان در صورت نیاز ، به هتک حرمت و حیثیت افراد پرداخت و هر چه که صلاح بود ، حتی دروغ و افترا بر زبان آورد تا مصلحت تامین شود و اینها نکات بسیار مفید و مهمی است که هر مخاطبی می تواند از کیهان بیاموزد و به راحتی آن را در زندگی شخصی به کار ببندد.و چه نیکوست پیرو مسلک کیهانیه شدن ، چرا که به انسان مجوز تقید به روشها و منشهایی می دهد که در هیچ مرام و مکتب دینی و اخلاقی ، مجاز شمرده نمی شوند.از قدیم هم که گفته اند:الانسان حریص بما منع.امثال نگارنده هم کم نیستند که از دوره طفولیت تحت تعالیم اخلاقی بوده اند و به آنها گفته اند دروغگویی ، تهمت زدن ، فحاشی ، هتک حیثیت از دیگران و... افعالی مذموم به شمار می آیند.اما مرام و مسلک کیهانیه همه اینها را مجاز می داند و انسان با ورود به آن به راحتی می تواند همه آنچه که از کودکی بد می دانست را ناگهان ، مجاز و اخلاقی و شرعی بشمارد.در ابتدای همین بند گفتم که کیهان نباید توقیف شود زیرا سخنگوی رسمی حاکمیت است و بر این ادعا مصرم ، زیرا مدیر مسئول این نشریه توسط شخص اول مملکت تعیین شده و به طور مستقیم ، تحت نظر و با هماهنگی عالیترین مقام نظام جمهوری اسلامی ، روزنامه را اداره می کند.از این روست که امیدوارم کیهان ، همواره مستدام بماند تا همه ما بتوانیم از خوان ادب و اخلاق آن بهره ببریم و با زوایای کمتر آشکار شده جمهوری اسلامی ، بیش از پیش آشنا گردیم.بدیهی است که دانستن حق مردم است!
و اما سعید مرتضوی عزیز!من به ایشان سالهاست که ارادتمندم.این ارادت ،البته از روی ترس از ایشان نیست بلکه فقط از روی ارادت است.به هر حال زحمات فراوان ایشان در این سالها هرگز از ذهن هیچ انسان منصفی محو نمی شود.توقیف مطبوعات و محاکمه قلم به دستان مزدوری که در واقع مواجب بگیر استکبار جهانی بودند اما خود را به شکل اصحاب مطبوعات در آورده بودند ، محاکمه دانشجویان پلی تکنیک در ماجرای نشریه موج و بسیاری بگیر و ببندهایی که ایشان با نیت خیر و خدایی انجام دادند همگی شایان ذکر و تقدیر است.بدیهی است که الاعمال بالنیات!و انسان وقتی می شنود که عده ای به قصد عقده گشایی و تسویه حساب شخصی ، شایعه برکناری ایشان را مطرح می کنند احساس بدی پیدا می کند.تعارف نداریم.مرتضوی ، نماد عدالت گستری دستگاه قضایی کشور در 10-15 سال اخیر بوده است و شایسته است که محکمتر از قبل به فعالیت خود ادامه دهد.نام مرتضوی ، مساوی با بی طرفی و انصاف دستگاه قضایی ایران است و چه بی انصافند کسانی که در دل آرزوی نبودن این سمبل عدل را دارند.آرزو دارم سعید مرتضوی ، همچنان بر مقام خود پا بر جا بماند تا عدالت بماند.البته باید این نکته را هم اضافه کنم که تا پیش از مطالعه روزنامه کیهان برداشت و درک من از مفهوم عدالت چیز دیگری بود و در مورد برادر سعید مرتضوی تصور اشتباهی داشتم که خوشبختانه به لطف مطالعه کیهان موفق به اصلاح افکار انحرافی و التقاطی خود شدم.از این روست که از مسئولان قضایی می خواهم که کیهان را توقیف نکنند و مرتضوی را برکنار نکنند.

هیچ نظری موجود نیست: