۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

این همه عصبانیت برای چیست؟


جناب احمد آقای خاتمی تازگیها آنقدر عصبانی هستند که اگر کسی نداند فکر می کند ایشان طرفدار موسوی بوده و حقشان در انتخابات توسط عده ای دیگر نوش جان شده است.ما که نمی فهمبم دلیل این همه خشم و غضب چیست؟آنطور که خود ایشان و دوستانشان می گویند فرد مورد نظر ایشان با بیش از 24 میلیون رای رییس جمهور شده و در نتیجه محبوبترین چهره سیاسی تاریخ معاصر و حتی باستان ایران است.پس چرا اینقدر عصبانی هستند؟
احمد آقای خاتمی این مدت حرفهای زیادی زده است که چون باید مراقب گفته های خود باشیم در مورد آن حرف نمی زنیم اما یک سری چیزها هم گفته اند که چون باید مراقب نگفته های خود باشیم مجبوریم در مورد آن حرف بزنیم.ایشان اخیرا فرموده اند که دشمنان می خواهند روحیه استکبار ستیزی را از مردم بگیرند و بعد توضیح داده اند که به چه دلیل مردم همیشه علیه آمریکا و انگلیس شعار می دادند و از این به بعد هم باید بدهند.به عبارت دیگر اگر شنونده عاقل باشد متوجه می شود که ایشان از اینکه این روزها علیه روسیه شعار سر داده می شود ناراحتند و نگرانند مبادا روسیه جای آمریکا را در قلوب ملت بگیرد.البته چون آزادی بیان داریم ایرادی ندارد.آزادی بیان یعنی اینکه یک عده علیه هر کسی دلشان خواست شعار بدهند و یک عده دیگر علیه هر کسی که همان عده اول دلشان خواست شعار بدهند.ایشان برای اینکه ثابت کند انگلیس و آمریکا خیلی بی ادب هستند به تاریخ پلید و ننگین این دو کشور اشاره کردند تا ثابت شود همه با هم باید مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس بگوییم.در عین حال برای اینکه ما را راضی کنند نباید مرگ بر روسیه بگوییم اصلا به این امر اشاره نکردند که روسیه با عقد قراردادهای ترکمانچای و گلستان بخشهای زیادی از خاک این کشور را جدا کرد.فراموش کردند بگویند روسیه در عزل و قتل امیرکبیر نقش مهمی داشت.احمد آقای خاتمی از خاطر بردند همین روسیه عامل قتل بسیاری از مشروطه خواهان آذربایجان بوده است.ایشان یادشان نبود که روسیه در ایجاد فتنه و بلوا در آذربایجان در سالهای میانی دهد 20 متهم اصلی بود.فراموش کردند بگویند همین روسیه در زمان جنگ 8 ساله با عراق در زمره حامیان صدام و حزب بعث عراق بوده است؛و در نهایت دوست نداشتند بگویند بیش از 20 سال است که همین دولت روسیه به بهانه احداث نیروگاه اتمی در حال اخاذی مستقیم و غیرمستقیم از این ملت است.در ضمن به این نکته هم اشاره نکردند که اگر روسیه اینقدر هم بد نیست چرا در سال 58 و زمانی که دانشجویان پیرو خط امام اقدام به اشغال سفارت آمریکا کرده بودند عده دیگری که اتفاقا الان احمد آقا خیلی به ایشان علاقمند هستند به فکر تسخیر سفارت شوروی افتادند.تازه نمی خواهم بگویم اصلا چه اصراری است که این ملت باید همواره با یک دشمن بستیزد که ایشان نگران آن هستند که این ملت نستیزد.
و اما بعد،ایشان زحمت کشیدند به سیاق روزها و هفته های اخیر ، بخش بزرگی از جامعه را تهدید کردند و با اتهام رابطه با بیگانگان و آشوبگری و خیلی چیزهای دیگر نواختند.البته دستشان درد نکند.لطف کردند.ولی جای این سوال باقی می ماند که وقتی نامزد مورد نظرشان اینقدر رای آورده است چرا باید پیشنهاد برگزلری رفراندوم تا این حد ایشان و دوستانشان را آشفته کند؟مگر برگزاری رفراندوم به معنای رجوع به نظر همان مردمی نیست که بنا به ادعای آقایان بیش از 24 میلیون رای به فرد مطلوب ایشان داده اند.خب چه اشکالی دارد اگر اجازه بدهند همین مردم بیایند ودوباره رای خود را تکرار کنند.تازه به قول احمد آقا و دوستانشان وقایع بعد از 22 خرداد چهره واقعی رقیبان این آقایان را به ملت نشان داده و بعید نیست این بار همه مردم به نامزد مطلوب احمد آقا و دوستانشان رای بدهند.
و در پایان یک نصیحت مشفقانه به ایشان و همفکران و دوستانشان ، اگر چه می دانم این حضرات در مرکز جهان قرار دارند و حق مطلق هستند و اصلا ما که در زمره آشوبگران و خس و خاشاک هستیم نباید چنین جسارتی به خرج بدهیم.اما چه کنم دست خودم نیست.بالاخره بعضی چیزها را باید گفت.به این آقایان یادآور می شوم در طول سی سال جمهوری اسلامی این ملت با هر ناملایمت و سختی ساختند و دم برنیاوردند.به قول حضرت حافظ:
نکته ها رفت و شکایت کس نکرد جانب حرمت فرو نگذاشتیم
آقایان کمی به عملکرد خود رجوع کنند.چه کرده اند که چنین ملت نجیبی به آنها معترضند.کمی هم بیندیشند که این ملت در عین اعتراض هرگز از دایره ادب و فرهنگ خارج نشده است.آن کس که سلاح در دست دارد و رو به ملت در کوچه و خیابان زبان به فحاشی گشوده است این ملت نیستند. نمی دانم احمد آقای خاتمی تاکنون بدون اسکورت و پیاده در میان مردم تردد کرده اند یا نه؟اگر چنین کرده باشند می دانند که این ملت نه قدرت دستیابی به سلاح گرم دارند و نه امکان به دست گرفتن باتوم و شوکر و اسپری فلفل.این ملت حتی نمی داند کلاه خود و سپر را از کجا باید تهیه کند.حتی اگر هم بداند حوصله و وسع آن را ندارد که اگر داشت پیش از هر چیز راکبان موتورسیکلت برای حفظ جانشان کلاه ایمنی می خریدند و بعد به دنبال کلاه و سپر می رفتند.بهتر است این دوستان لااقل به آخرت خود بیندیشند چون ظاهرا بیش از سایر شهروندان به آخرت ایمان دارند.مبادا روزی برسد که در برابر این پرسش قرار بگیرند که اگر روضه خوانی بلدند چرا خود گریه نمی کنند؟!!!و اما مطلب آخر اینکه از قدیم گفته اند حرف حق تلخ است.آیا دلیل عصبانیت آقایان این نیست که اعتراض ملت حق است؟

هیچ نظری موجود نیست: