۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

زنده باد کلاه قرمزی


اصلا مهم نیست که تیم ملی در حضور احمدی نژاد برای نخستین بار در تاریخ در تهران به عربستان باخت ، هیچ اهمیتی هم ندارد که وزیر خارجه در تعطیلات نوروزی هم دست از سر ونزوئلا و گامبیا بر نمی دارد و البته شاید هم آنها دست از سر ما بر نمی دارند!!!آنچه که در این روزهای تعطیل سال نو خیلی مهم و با اهمیت است کلاه قرمزی و پسر خاله و پسر عمه هستند.شاید فکر کنید که قصد شوخی و مزاح دارم اما بر حسب اتفاق این بار کاملا جدی می نویسم!می خواهم از این طریق از ایرج طهماسب و حمید جبلی و همه اعضای گروهشان صمیمانه تشکر کنم.در روزهایی که از تعطیلات نوروز پشت سر گذاشتیم و در میان انبوه فیلمها و سریالهایی که بعضا با زمینه طنز از سیما پخش شده و یا می شود مجموعه کلاه قرمزی یک پدیده بوده است.برای اثبات این ادعا دلایلی هم دارم: *در فضای حاکم بر برنامه سازی تلویزیونی برای کودکان که رسم شده یک یا دو گوینده جوان یا نوجوان، فرقی هم ندارد دختر یا پسر، روبروی دوربین قرار بگیرند و با ایجاد سر و صدا و جیغهای بنفش و شوخیهای بی نمک که حتی گاهی به لودگی بیشتر شبیه است به قول خودشان با مخاطب کودک و نوجوان ، دم خور شوند و هر از گاهی هم با لحن آمرانه اقدام به صدور بیانیه های اخلاقی نمایند و به منظور ترویج رسوم و سنن ایرانی از ترانه ها و موزیکهای کاملا من در آوردی با ریتمهای بی هویت استفاده نمایند ، مجموعه کلاه قرمزی نشان داد که می توان بی سر و صدا و کم هزینه و با تکیه بر روشها و تکنیکهای برنامه سازی که سالها پیش مورد استفاده بود برای کودکان و نوجوانان برنامه ساخت و پیام و درس داشت. *طهماسب و گروهش در شرایطی که چهره های بی ریشه و بی هویت حاضر در شو ها و برنامه های مبتذل ماهواره ای تبدیل به قهرمانان و الگوهای بخشهایی از نوجوانان و کودکان ما شده اند و اسمهای عجیب و غریبی نظیر سوسکی مانکن و مملی و سیبیلو ادعای پیشتازی فرهنگی و هنری دارند به این نسل و به همه ما یاد آوری کرد که در این مملکت هنوز بسیارند تلاشگران عرصه فرهنگ و هنر که می توان آنها را شناخت و بیشتر از آثارشان بهره گرفت. *کلاه قرمزی به همه ما یادآوری کرد که هنوز هم می توان در زندگی روزمره جایی برای مطالعه در نظر گرفت و برای پر کردن اوقات فراغت می توان ابزار فن آوری نوین را به خدمت گرفت و مثلا با دوربینهای خانگی عکس و فیلم تهیه کرد. *کلاه قرمزی به کودکان و نوجوانان و بلکه بزرگترهای ما آموخت که هر آنچه از فرهنگ بیگانگان گرفته شود لزوما مطلوب طبع ایرانی نخواهد بود ، حال فرقی نمی کند سخن از غذا باشد یا موسیقی! *کلاه قرمزی در شرایطی که مجموعه های تلویزیونی و موسیقی های زیر زمینی منتشر شده در سراسر جامعه مانند دائره المعارف فحش و ناسزا عمل می کنند آموخت که می توان شرط ادب نگه داشت و حرمت دیگران را به سادگی نشکست و به بهانه صمیمت و رفاقت فحش و ناسزا نداد. *نکته مهم این که طهماسب ، جبلی و گروهشان در این روزها و در هر برنامه تقریبا 45 دقیقه ای مطالب بسیاری به مخاطبان خود می آموزند بدون آنکه ژست بزرگتری و نصیحت به خود بگیرند. پس با در نظر گرفتن جمیع مطالب اجازه بدهید بگویم: زنده باد کلاه قرمزی

هیچ نظری موجود نیست: