داستان آن کلاغ

در راستای اینکه هنوز چند روز از نوشتن مطلب "نمک شناسی اعراب" در همین وبلاگ نگذشته که آقای بشار اسد رییس جمهور خیلی محترم و نمک شناس سوریه فرموده اند که در موضوع اختلاف ایران با امارات و بحرین از کشورهای عربی حمایت می کنند و با عنایت به شرم و حیایی که نزد همه اعراب موجود است و با توجه به اینکه کشور 54 ساله مراکش هم لطف کرده و در دعوایی که هیچ ربطی به ایشان نداشته جفتک مبارک را به سمت ما پرتاب کرده است پیش بینی می کنم در آینده نزدیک شاهد اتفاقات زیر در روابط ایران با اعراب باشیم: *سوریه اعلام می کند وظیفه ملت و دولت ایران است که پرداختهای خود به ما را به طور ماهیانه و با محاسبه سود روزشمار نوزده درصد به حساب دولت سوریه واریز کنند. *بحرین اعلام می کند ایران در گذشته استان چهاردهم بحرین بوده است. *امارات متحده عربی می گوید گیلان و مازندران از قدیم جزء خاک ما بوده اند. *عراق خواهان بازگشت خراسان به عراق می شود و مشهد را به دلیل واقع شدن حرم امام رضا جزء جدایی ناپذیر عراق می خواند. *مسئولان عزیز ما همچنان به کشورهای عربی می روند و اعراب سوریه و لبنان و عراق را به ایران دعوت می کنند و از آنها حمایت می کنند و بابت این لطفهای بیکران آنها به ملت و دولت ایران خیلی خیلی به هر شکل ممکن از آنها تشکر می کنند. نتیجه گیری اخلاقی: مسئولان عزیز!لطفا باز هم به عراق و سودان و سوریه سفر کنید! نتیجه گیری منطقی: برخورد بشار اسد و مراکش با ما بی اختیار آدم را به یاد ضرب المثل معروف مربوط به آن کلاغی می اندازد که یک بخشی از نواحی تحتانیش دچار نوع خاصی از جراحت بود و بعد یک کارهای بدی کرد