۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

پیرامون سند شخصی زندگی شهروندی

نگارش پیش نویس "سند شخصی زندگی شهروندی" با واکنش بسیار مناسب دوستان و خوانندگان این وبلاگ مواجه شد . به این معنا که ضمن استقبال از نفس نگارش چنین سندی ، نقدهای بسیار منطقی و منصفانه ای برای نگارنده ارسال شد . در عین حال پرسشهایی پیرامون آن مطرح شد که نگارنده را بر آن داشت پیرامون فلسفه نگارش سند و آنچه که در آن آمده است توضیحاتی را ارائه نماید :

1- چنانکه در مقدمه متن مذکور نیز نوشته بودم ، ایده نگارش این مطلب بر پایه ماهیت "هر سرباز یک فرمانده" جنبش سبز شکل گرفت و بر این باورم که افراد جامعه که دل در گروی فردایی بهتر برای این آب و خاک دارند ، باید برای زندگی شهروندیشان ، مبانی و اصولی را تعریف نمایند . از این رو متن مذکور در حکم پیشنهادهای شخصی من بود و بر این باور بودم که چیزهایی را که می توانم به آنها پایبند بمانم و عملی نمایم مکتوب کنم .

2- می دانم که بسیاری از دوستان نیز در اندیشه انجام چنین حرکتی بوده اند و شاید هم در این زمینه در عرصه های شخصی خود ، پیشقدم شده اند اما بنا به دلایلی همچون ، نگرانی از واکنش اشخاص یا گروههایی که خود را سردمدار حرکتهای اعتراضی مدنی می دانند و یا رودربایستی با این اشخاص و گروهها از انتشار آن در یک عرصه نسبتا عمومی پرهیز نموده اند . از آنجا که بر این باورم برای رسیدن به حق طبیعی "زندگی خوب و محترمانه" ، هیچ یک از ایرانیان بر دیگری تقدم ندارد و همه باید صاحب این حق باشند ، آنچه را که شخصا می توانم در این راستا انجام بدهم در معرض نگاه و قضاوت دوستان گذاشتم .

3- همانگونه که در متن مذکور نیز تاکید کردم ، پیشنهاد نگارنده این است که هر ایرانی یک سند اینچنینی برای زندگی شهروندی در سال نو ، تهیه نموده و حتی الامکان آن را در اختیار سایرین نیز بگذارد . در همین جا اعلام می کنم که این وبلاگ با کمال میل آماده انتشار سند شخصی زندگی شهروندی کلیه دوستان و مخاطبان گرامی می باشد . حسن نگارش چنین سندی توسط هر شهروند در آن است که چهره های شاخص و برنامه ریزان حرکت اعتراضی امکان آگاهی از توانایی ، ظرفیت و حتی پیشنهادهای یکایک شهروندان را پیدا کرده ، برای برنامه ریزی و پیشبرد حرکت مدنی می توانند میانگین توانمندی و خواست مردم را در نظر بگیرند .

4- تاکید کردم که متن مذکور در حکم پیش نویس بوده و بیشتر جهت فتح باب در اختیار دوستان قرار گرفت و مسلما در آینده نه چندان دور ، اصلاح شده و ویرایش جدید آن را با لحاظ کردن بخشی از پیشنهادها و نقدهای دوستان در معرض نقد و نظر مخاطبان قرار خواهم داد .

5- شکی نیست که آنچه به عنوان جنبش سبز در ایران ما شکل گرفته است جنبش زندگیست و هرگز در پی جدایی افکنی مردم یا متلاشی کردن روابط انسانی شهروندان ایرانی نیست . جنبش سبز ، جنبشی متکثر است که می خواهد به محض به بار نشستن ایده ها و آرمانهایش (که یادآوری می نمایم در قالب عبارت "زندگی خوب و محترمانه" قابل تخلیص است) ، حق شهروندی و زندگی مخالفانش را تامین نماید . از این رو آنچه در متن سند نوشته می شود افقی جز نیل به آن آرمان را متصور نیست .

6- بر این باورم که اگر زمینه های فرهنگی یکایک افراد جامعه ایرانی اصلاح نشود و روحیه استبداد زدگی ، قهرمان پرستی و دیکتاتور پروری در میان ایرانیان دچار تغییر نشود ، هر حرکت و تغییر در ساختارهای حاکمیت ، پس از مدتی به بازتولید مناسبات سابق منجر خواهد شد و شکی نیست که شرایط امروز جامعه ، نماد و نمودی برای اثبات این ادعاست . از این رو مناسب است هر ایرانی همزمان با پیگیری حقوق و مطالبات تضییع شده خود از سوی حاکمیت ، اصلاح خود و تلاش برای آگاه نمودن اطرافیان را نیز آغاز نماید . از این رو انتشار چنین سندی می تواند به منزله میثاقی برای شروع یک حرکت جمعی با هدف اصلاح فردی یکایک ما ایرانیان باشد .

7- در نهایت ، تکرار می کنم که بازخورد انتشار این مطلب بسیار امیدوارکننده و مثبت بود و بار دیگر ضمن اعلام آمادگی برای دریافت پیشنهادهای مخاطبان گرامی و انتشار سندهای شخصی همراهان این وبلاگ ، از همه دوستانی که اقدام به نقد یا ارسال پیشنهاد برای بهبود سند شخصی زندگی شهروندی اینجانب کردند ، صمیمانه تشکر نموده و امیدوارم سال نو و دهه جدید خورشیدی ، با همت و همدلی یکایک ایرانیان میهن دوست ، نوید بخش فردای روشن و سبز برای ایران باشد که به قول سیاوش کسرایی :

وطن! وطن! تو سبز جاودان بمان که من
پرنده‌ای مهاجرم که از فراز باغ باصفای تو
به دوردست مه‌گرفته پر گشوده‌ام

در فردای روشن این سرزمین ، شاید من نباشم ! اما ایران ، ایران خواهد ماند .

توضیح: بعضی از دوستان به کرات از فونت مطالب وبلاگ انتقاد کردند که امیدوارم فونت جدید ، نظر آنها را تامین نماید .


۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه

سند شخصی زندگی شهروندی برای آگاهی تا رهایی

چنانکه همه دوستان گرامی می دانند ، آنچه که به عنوان جنبش سبز از پیش از برگزاری انتخابات 22 خرداد در ایران شکل گرفت ، بنا به رای و نظر همه سیاستگذاران و دست اندرکاران آن و به ویژه آقایان موسوی و خاتمی بر مبنای ایفای نقش شهروندی یکایک علاقمندان و هواداران آن جنبش بود و بر همین مبنا ، شعارهایی مانند "هر شهروند یک رسانه" و "هر شهروند یک ستاد" در آن زمان مطرح گشت . با گذشت دو سال از شکل گیری موج و جنبش سبز در ایران و مروری بر همه آنچه که از بهمن ماه 87 و همزمان با اعلام نامزدی سید محمد خاتمی تا به امروز پشت سر گذاشته شده است ، اهمیت راهبردی این دیدگاه و لزوم نقش آفرینی هر یک از شهروندان در پیشبرد حرکت اجتماعی ملت ایران به منظور دستیابی به آرمانها و اهدافی که شاید بتوان به سادگی آن را در قالب عبارت موجز "زندگی خوب و محترمانه" خلاصه نمود ، بیش از پیش نمایان می شود . با این دید ، نگارنده به عنوان یک شهروند ایرانی که دل در گرو فردایی بهتر ، در زمان به بار نشستن تلاشهای یکایک علاقمندان به ایران سبز بسته است ، بر آن شدم که برای سال 90 که بسیاری از صاحبنظران آن را سالی مهم در تعیین سرنوشت و آینده ایران می دانند برای شخص خودم اصولی را به عنوان مبانی زندگی شهروندی و اجتماعی در سال پیش رو تعیین نمایم . آنچه که در پی می آید ویرایش نخست این مبانی است که از همه دوستان خواهش می کنم نظرات خود را در مورد آن بیان نمایند و پیشنهاد می کنم که همه دوستان نیز نسبت به تهیه و انتشار چنین سند شخصی برای زندگی اجتماعی و شهروندیشان اقدام نمایند . لازم به ذکر است که در نگارش این متن هیچ دلیلی برای تئوری پردازی بیهوده و شعارگونه ندیدم و بیشتر در پی ثبت اصول عملی زندگی شخصی خود در جامعه در سال 90 با لحاظ کردن قواعد و چارچوبهای کلی جنبش متکثر سبز بوده ام :

1- استفاده از نمادهای سبز رنگ و به طور خاص دستبند سبز را هرگز ترک نخواهم کرد .

2- کسانی که در راه پیشبرد جنبش سبز ایران هزینه داده اند ، اعم از کشته شدگان ، مجروحان ، آزادگان در بند و رها از بند و خانواده های همه آنها که عزیزانشان را فدای این خیزش مسالمت آمیز کرده اند ، فراموش نکرده و به هر شکل نسبت به دلجویی و یاری آنها اقدام خواهم کرد .

3- به دام افراط و تفریط و خشونت گرایی نخواهم افتاد .

4- از هر ابزار و موقعیتی برای آگاهی رسانی به همه افراد جامعه در هر مکان استفاده خواهم نمود .

5- مطالعات خود را افزایش خواهم داد و هیچ فرصتی را برای دانستن از دست نخواهم داد .

6- تماشای برنامه های صدا و سیمای عزت ضرغامی و ارسال پیامک را همچنان تحریم خواهم کرد .

7- تا حد امکان از خدماتی که برای دولت ایجاد درآمد کند استفاده نخواهم کرد .

8- در کسب و کار شخصی خود نهایت سخت کوشی را خواهم داشت و در عین حال از ارائه هرگونه خدمات به نهادهایی که در سرکوب مردم ایفای نقش کرده اند خودداری خواهم نمود . با ادای احترام به همه بسیجیان واقعی قدیمی و کارکنان شریف نهادهای حکومتی ، این اصل را در باره یکایک کارکنان و وابستگان به نهادهایی همچون سپاه و بسیج و صدا و سیما و ... رعایت خواهم نمود .

9- در همه لحظات زندگی روزمره قوانین و قواعد زندگی مدنی مانند مقررات شهرنشینی ، قوانین راهنمایی و رانندگی و ... را رعایت خواهم کرد .

10- از خرید محصولات و ملزومات خارجی که مشابه ایرانی آن وجود دارد ، خودداری خواهم کرد . این امر شامل میوه و سبزی و چای و کالاهای صنعتی و منسوجات و ... خواهد شد و استثنایی قائل نمی شوم .

11- همه حقوق تضییع شده خود را به ویژه در حوزه اقتصادی از مردم عادی و همشهریان طلب نخواهم کرد و سرچشمه مشکلات را فراموش نمی کنم .

12- تا حد امکان از خدمات و محصولات شرکتهایی که به هر نحو(اعم از درج تبلیغ ، ارائه خدمات و...) برای رسانه های ضد مردمی درآمد زایی می کنند ، استفاده نمی کنم .

13- هنرمندان و چهره های شاخص عرصه های مختلف اجتماع که به هر شکل در دو سال گذشته حقیقت را فدای مصلحت نکردند و در کنار مردم ماندن را برگزیدند با هر روش ممکن (مانند خرید تولیدات و ...) مورد حمایت قرار خواهم داد .

14- ترس و واهمه از بیان حقیقت ، ابراز انتقاد ، اعتراض و طلب حقوق تضییع شده انسانی خود نخواهم داشت .

15- خود را متعلق به جنبشی می دانم که برای زندگی بخشی به همه ایرانیان شکل گرفته است ، در نتیجه خود را به دامان مرگ نخواهم انداخت .

16- صبر و استقامت را در اگاهی تا رهایی ، پیشه خواهم کرد .


۱۳۸۹ اسفند ۲۳, دوشنبه

ژاپن دوباره بر می خیزد!خوش به حال نوع بشر!

زلزله 9/8 ریشتری ، سونامی هولناک ، دو انفجار در نیروگاه اتمی ، فوران آنش فشان و ...! هر یک از این رخدادها به تنهایی کافیست تا کشوری و ملتی را کاملا فلج کند و زندگی عادی آنها را مختل نماید . اما گویی برای مردم ژاپن ، پیشامد همه این رخدادها به طور همزمان ، عاملیست برای سنگ محک زدن به اراده جمعی و عزم ملی ! و شاید از همین رو می توان گفت که مصیبت امروز مردم ژاپن برای آینده نوع بشر واجد محاسن بسیار خواهد بود .

در سنگینی مصیبت وارده بر مردم ژاپن و عمق انسانی فاجعه به وجود آمده هیچ شکی نیست . ولی آنچه که با اطمینان می توان بیان کرد این است که ملت ژاپن با پیشینه ای که دارد به زودی از زیر بار آوار مصیبت بیرون می آید و با صلابت و امید به چاره اندیشی برای پیشگیری از وقوع رخدادهای مشابه درآینده خواهد پرداخت و این دقیقا همان نقطه بهره مندی بشریت از این روحیه ژاپنی است . مردم ژاپن ، مصیبت رخداده را تبدیل به فرصتی برای خود و برای همه انسانها خواهند کرد . ژاپن دوباره روی پا خواهد ایستاد و ققنوس وار از خاکستر مصیبت شعله خواهد کشید چرا که :

1- مردم ژاپن ، بار فاجعه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی را بر دوش کشیدند اما کمر خم نکردند تا کشور خود را تبدیل به یک قدرت جهانی انکارناپذیر نمایند .

2- ژاپنیها سرشار از احساس مسئولیت هستند . صحنه تلاش کارمند زن در لحظه وقوع زلزله برای جلوگیری از سقوط لوازم و اسباب موجود در قفسه های محل کار ، توام با تلاش برای حفظ تعادل خود ، نشان از این حس مسئولیت ژاپنی داشت .

3- ژاپنیها ، روحیه جمعی و گذشت از منافع شخصی را در تار و پود شخصیتشان تنیده اند . از این رو وقتی برای دریافت کمک یا استفاده از خدمات امدادی صف می کشند ، نه کسی نوبت کس دیگری را می گیرد ، نه یکدیگر را هل می دهند و نه شرایطی ایجاد می شود که نیروهای امداد وادار به فرار از مردم جویای کمک شوند . مقدم بر همه اینها همان نفس صف کشیدن در چنین شرایطی ، به جای هل دادن و مبارزه کردن برای عقب راندن سایرین است .

4- ژاپنیها ، اهل قانون هستند . یکی از شاهدان عینی در نخستین ساعات پس از وقوع زلزله و سونامی در گفت و گو با بی بی سی فارسی به این نکته اشاره کرد که رانندگان ژاپنی در آن ساعات ، حتی در خلوت ترین نقاط توکیو ، به هیچ عنوان چراغ قرمز را ندیده نمی گرفتند و برای عبور از چهارراه منتظر چراغ سبز می ماندند .

5- مسوولان ژاپنی علیرغم همه توانمندیها و پتانسیلهای موجود ، به جای آنکه در اندیشه مدیریت جهان باشند ، در پی اداراه اثربخش و کارای کشور خودشان هستند و از این رو چراغی را که به منزل رواست در مسجد روشن نمی کنند .

6- ژاپنیها مردمانی کم حاشیه هستند . آنقدر که اگر حوادث طبیعی یا پیشرفتها و دستاوردهای علمی یا موفقیتهای ورزشی آنها نباشد ، کمتر پیش می آید که درصدر اخبار جهان قرار گیرند .

7- مسوولان ژاپنی آنقدر شجاع و صادق هستند که مسوولیت عملکرد خود و اشتباهاتشان را بر عهده بگیرند و در این راه تا آنجا پیش می روند که عطای قدرت و مسوولیت را به لقای لبخند رضایت مردمشان ببخشند . تصور کنید اگر چنین نبود ، لابد سخنگوی دولت ژاپن پس از انفجار نیروگاه فوکوشیما رو به دوربین به مردم می گفت خوشبختانه تلفات انفجار نیروگاه هسته ای از استانداردهای جهانی پایننتر است !!!

8- و خلاصه اینکه ژاپنیها چون ژاپنی هستند دوباره برمی خیزند و آنکه از این روحیه قوی و ستودنی مردم ژاپن منتفع می شود همه نوع بشر است که چشم انتظار دستاوردهای بزرگ این مردم از زیر آوار مصیبت است .