۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

آقای افتخاری ! بمان و بخوان !

شنیده ام علیرضا افتخاری اعلام کرده است که در پی فشارهایی که اخیرا از سوی افکار عمومی به او و خانواده اش وارد شده است قصد ترک وطن را نموده و کشور فرانسه را برای اقامت برگزیده است . این نوشته بر آن است که از علیرضا افتخاری بخواهد در این مملکت بماند و برای آنها که دوستش دارند بخواند . و از این رو ، روی سخن با علیرضا افتخاری است ! همو که روزی به عنوان شاگرد خلف مکتب آوازی زنده یاد استاد تاج اصفهانی نامیده می شد . کسی که وقتی آتش دل و مهرورزان را منتشر نمود علاقمندان به موسیقی ایرانی را به ظهور پدیده ای جدید در آواز ایرانی امیدوار کرد و از همین رو بود که نامش خیلی زود در کنار نامهایی مانند محمدرضا شجریان و شهرام ناظری قرار گرفت . همان علیرضا افتخاری که در سالهای میانی دهه هفتاد با ارائه سه گانه نیلوفرانه ، مخاطب عام را نیز به شنیدن موسیقی ایرانی تحریض نمود و در سالهای پایانی دهه هفتاد با ارائه آلبوم یاد استاد ، نه تنها خاطرات نسلهای قدیمی را زنده کرد که در میان نسل جوان نیز طرفداران بیشماری برای خود دست و پا کرد . و روی سخن با همان علیرضا افتخاری است که بعضی ها را خیلی دوست دارد و البته این دوست داشتن از روی ادب است ! آقای افتخاری ! در کشورت بمان و برای آنها که دوستت دارند و دوستشان داری بخوان ! فرانسه جای تو نیست ! گمان مبر که اگر امروز جلای وطن کنی و به تبعید خودخواسته به فرانسه بروی ، در خارج از کشور همانگونه از تو استقبال می شود که از دیگر ایرانیان به تبعید رفته ! جنابعالی در صورت خروج از کشور ، در بهترین حالت جایگاهی مانند کامران نجف زاده پیدا خواهی کرد ! اطمینان دارم که او را می شناسی . حتما در راهروهای صدا و سیمای خصوصی عزت ضرغامی و شرکا او را دیده ای ! اما بدان و آگاه باش که نوع کار تو با نجف زاده بسیار متفاوت است و به همین خاطر ، این رفتنت چندان عاقبت به خیری به بار نمی آورد . با این بصیرتی که حضرتعالی از خود بروز داده اید ، آن هم درست در شرایطی که بزرگان صنف موسیقی یا در بستر مرگند ، یا در کنج ازلت و یا آنقدر بی بصیرت که حتی پخش صدای دعا و نیایشان در کشور اسلامی به منزله اقدام علیه امنیت ملی است ، شک نکن که روزهای درخشانی در انتظار تو و امثال گلریز و اصفهانی و عصار خواهد بود . پس بمان و بخوان ! اگر باورت نمی شود به تجربه دوستان دیگرت در سایر صنوف هنری نگاهی بینداز . محمدرضا شریفی نیا ، احمد نجفی ، مجید مظفری ، پروانه معصومی و دیگرانی از این دست ! حداقل اینکه اگر بمانی ، آواز تیتراژ سریالها و فیلمهایی که همین هنرمندان متعهد و بابصیرت ستارگان آن هستند ، سهم تو خواهد بود . جنابعالی هم که مدتهاست قید آواز و تصنیف خوانی در چارچوب ردیف ایرانی را زده ای و هر چه پیش آید می خوانی تا به قول خودت به آهنگسازان جوان روحیه و اعتماد به نفس بدهی . پس چه باک از اینکه حتی به جای هنرپیشگان هم بخوانی ! سینمای آبگوشتی هنوز هم خواننده می خواهد ! پس بمان و بخوان ! آقای افتخاری ! اگر از ایران بروی ، جایی که خوانندگان آن طرف آبی سالهاست حق آب و گلی برای خودشان دست و پا کرده اند ، چندان نباید به استقبال از کنسرت و آلبومت خوشبین باشی ، زیرا مخاطب ترجیح می دهد نسخه اصلی آوازها و ترانه ها را از خوانندگان اصلی کار بشنود و چندان تمایلی به شنیدن بازخوانی آثار خوانندگان مورد علاقه اش ندارد ! پس باز هم بمان و برای آنها که چون دوستشان داری دوستت دارند بخوان ! دنیا را چه دیدی ! شاید سال آینده در دیدارهای محمدرضا شریفی نیا و مجید مظفری و احمد نجفی و یوسفعلی میرشکاک و علیرضا قزوه و حداد عادل و موسوی گرمارودی با مقامات ، بخشی را هم به آواز خوانی تو و خوانندگان بصیری مانند تو اختصاص دادند ! و بالاخره اینکه آقای علیرضا افتخاری ! آنها که در این سالها از ایران رفته اند به استثناء امثال کامران نجف زاده ، اکثرا نخبگان و چهره های برجسته ای بوده اند که بنا به هزار و یک دلیل که جنابعالی از شدت علاقمندی به بعضی ها ترجیح می دهی از آنها بی خبر باشی بار سفر بسته اند و کمتر پیش آمده که کسی به خاطر فشار افکار عمومی از ایران برود . پس بهتر است حضرتعالی هم بمانی و بخوانی ! آقای علیرضا افتخاری ! در ایران بمان و در چشمان مادران ندا و سهراب و دهها و صدهها مادر دیگر نگاه کن و بخوان ! بمان و چهره های نحیف و رنجور اما مصمم امثال عیسی سحرخیز و احمد زیدآبادی و مصطفی تاج زاده و کیوان صمیمی و دیگران را به خاطر بیاور و بخوان ! بمان و اگر محمدرضا شجریان و شهرام ناظری پذیرفتند در یک هماوردی موسیقایی در قالب سه شب کنسرت پیاپی شرکت کن تا بدانی که مردمی که از دید آنها که دوستشان داری خس و خاشاکند چقدر دوستت دارند و محبوبیتت را در قیاس با خوانندگانی که خود را صدای خس و خاشاک می دانند محک بزن . آقای افتخاری ! بمان و بخوان زیرا این مملکت و شرایط امروز آن ، حاصل دستپخت آنهایی است که دوستشان داری و دریغا که دستپخت محبوبت را نچشی ! بمان تا بدانی که مقام و جایگاه استادی مانند مناصب حکومتی نیست که یک شبه و آنی اعطا شود و محبوبیت و جاودانگی را باید در دلهای مردم جست ، نه در دستان صاحبان مقام ! لااقل نگاهی به زندگانی استادان همشهریت ، تاج اصفهانی و جلیل شهناز و حسن کسایی بینداز . جناب افتخاری ! برای شما در خارج از مرزهای این کشور ، جایی نیست ، پس بمان و همین جا بخوان !


۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

وحدت


عاقلان می دانند که اصولا ما سالهاست که تسلیم زور نمی شویم ، مگر آنکه زورش زیاد باشد و البته این موضوع ربطی به آن ندارد که باید وحدت داشته باشیم و هیچکس حق ندارد که وحدت نداشته باشد . اما برای اینکه وحدت داشته باشیم ، باید اول خوب بفهمیم که وحدت یعنی چه و به چه چیزی وحدت می گویند ؟

وحدت به طور کلی یعنی اینکه باید نظرتان در مسائل مختلف به آن آقا نزدیکتر باشد . به عبارت دیگر وحدت یعنی شصت و سه درصد مردم به آن آقا نزدیک هستند و مابقی هم ، از هر کس که به آن آقا نزدیک نیست دور شده اند و آنهایی که به آن آقا نزدیک نیستند همگی در یک سال گذشته از جامعه محو شده اند . وحدت همچنین به معنای آن است که همه مردم و آحاد جامعه آزادند هرطور که یک عده خاص می خواهند فکر کنند و حرف بزنند و هر کس غیر از این عمل کرد چون وحدت را رعایت نکرده است باید زندانی شود . وحدت یعنی اینکه یک عده باید زندانی باشند و یک عده دیگر به طور همزمان نقش شاکی ، قاضی ، بازجو و زندانبان را بازی کنند . وحدت عبارت از آن است که یک گروه هر وقت دوست داشتند ، در هر مکانی دست به تظاهرات و تجمع بزنند اما یک عده دیگری اگر خواستند برای هواخوری هم از خانه خارج شوند ، توسط عده اول با چوب و چماق و گاز اشک آور پذیرایی شوند . این تعریف از وحدت به معنای واقعی در راهپیمایی های سیزده آبان و بیست و دو بهمن سال گذشته به تصویر درآمد . وحدت یعنی صدا و سیمای عزت ضرغامی و روزنامه های کیهان و جوان و وطن امروز و خبرگزاری های فارس و ایرنا . وحدت یعنی همه مجبور و مکلفند که از احمد جنتی و احمد خاتمی و محمد علی جعفری و یداله جوانی و حسن فیروز آبادی و احمدی مقدم و رادان و رسایی و سعید جان مرتضوی و مهدی جان کلهر و اسفندیار رحیم مشایی و مهرداد جان بذرپاش و مهمتر از همه آن آقا خوششان بیاید و از شنیدن صدا و دیدن سیمایشان قند در دلشان آب شود و در عوض همه تلاش خود را برای کشتن میرحسین موسوی و مهدی کروبی و محمد خاتمی و خاندان هاشمی و سید حسن خمینی به خرج دهند . وحدت یعنی هر کس که در سرش به جای پشگل و پهن مغز بود یا باید از دنیا برود یا باید از مملکت برود و یا اگر هیچکدام از این کارها را نکرد برای ادامه زندگی به زندان منتقل شود . وحدت یعنی استفاده از پارازیت و فیلترینگ و دستگاههای شنود نوکیا-زیمنس . وحدت یعنی محمدرضا شجریان مزدور بیگانگان و موسیقیش غنا است اما علیرضا افتخاری خیلی استاد است و موسیقیش کاملا حلال است حتی اگر آوازها و ترانه هایش بازخوانی آثار اجرا شده درکاباره های دبی و ترکیه باشد . وحدت یعنی محمدرضا شریفی نیا و پروانه معصومی و مجید مظفری . وحدت یعنی یک عده از ایرانیانی که در خارج از کشور هستند و با دریافت پول و وعده گردش در ایران و دریافت خانه برای دو سه روز به کشور می آیند و در مقابل ، همه چهره های برجسته و تحصیلکرده ای که هر روز و هر شب از کشور خارج می شوند ، چون وحدت نمی کنند ، پس بهتر است بروند . وحدت یعنی در همه مملکت فقط یک حزب داریم . وحدت یعنی نواده روح الله ، سید حسن نصرالله ! وحدت یعنی اینکه اگر کسی خواست مجلس ختم برگزار کند یا سر قبر بستگانش برود نیاز به اخذ مجوز از کلیه دستگاههای امنیتی ، غیر امنیتی ، ضدامنیتی و قضایی داشته باشد . وحدت یعنی اینکه نویسندگان آزادند هر چه دوست دارند بنویسند و در کتابخانه خانه خودشان نگه دارند . وحدت یعنی اگر از عده ای به دستگاه قضایی شکایت کنی ، خودت باید به زندان بروی و اگر همان عده از تو شکایت هم نکنند باز هم خودت باید به زندان بروی .

چنانکه ملاحظه می شود وحدت دارای معنا و مفهوم بسیار عمیقی است و همه باید نان و پنیر خودشان را بخورند و وحدت داشته باشند . بدیهی است که عدم پایبندی به وحدت ، در حکم نقض حقوق بشر خواهد بود و مسوولیت عواقب آن متوجه کسانی است که وحدت نداشتند .

۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

وقتی که در ، روی یک پاشنه دیگر بچرخد

از قدیم گفته اند که در همیشه بر روی یک پاشنه نمی چرخد و همچنین گفته اند که یک سیب را وقتی به هوا بیندازی ، تا به زمین برسد هزار بار می چرخد و از طرف دیگر بر همگان واضح و مبرهن است که دنیا دار مکافات است . به همین خاطر ، احتمالا بدیهی است که با اینکه در همه این سالها یک گروه همیشه در نقش حاکم و شاکی و داروغه و قاضی و دادستان بوده اند و گروهی دیگر همواره محکوم و محبوس و مجرم و احتمالا معدوم بوده اند ، روزی برسد که این نقشها تغییر هم بکنند . البته گروه دومی که به آن اشاره شد ، به جز بخش کوچکی که قرمز و بنفش و زرد هستند ، اکثرا سبز محسوب می شوند و از آنجا که سبزها می گویند اهل انتقام نیستند اگر روزی جای دو گروهی که به آنها اشاره شد عوض شود ، قاعدتا به دنبال انتقام گیری از گروه نخست نخواهند بود . اما به هر حال ، عدالت حکم می کند که گروه نخست به تناسب همه آنچه که با دیگران در این سالها کرده اند مقادیری گوشمالی بشوند . از آنجا که همه باید آمادگی مواجه شدن با هر شرایطی را داشته باشند و پیش بینی های لازم برای مقابله با تغییر شرایط را صورت دهند ، پیش خودمان فکر کردیم که اگر قرار باشد روزی برای کسانی که در همه این سالها کارهایی کرده اند که حتی اشاره کردن به آنها هم می تواند مصداق اقدام علیه خیلی چیزها باشد ، مجازاتی در نظر بگیریم ، این مجازات چه باید باشد که هم طرف مقابل حسابی حالش جا بیاید و هم از خشونت و اقدامات خلاف حقوق بشر ، پرهیز کرده باشیم . از این رو مجازات پیشنهادی ما برای بعضی از این افراد ، به شرح زیر می باشد :

1- آن آقا : ایشان باید محکوم شود به اداره کردن یک شرکت یا بنگاه اقتصادی خصوصی با حداکثر ده نفر کارمند ، به نحوی که فرد مذکور ، حق استفاده از هیچگونه رانت ، رابطه ، نهاد نظامی و امنیتی ، دوربرگردان ، انرژی هسته ای ، هاله نور و غیره را نداشته باشد و موظف باشد در نخستین روز هر ماه ، حقوق و مزایای هر ده نفر کارمند مذکور را بدون کم و کاست بپردازد . همچنین نامبرده باید مجبور شود هر روز در حین کار ، سخنرانی های گوهربار خودش را در مورد بی تاثیر بودن تحریمها ، مثبت بودن تحریمها برای اقتصاد کشور ، پاره شدن قطعنامه دان کشورها ، حکایت شیرین ممه و لولو و به ویژه مدیریت جهان با گوش جان بشنود و همزمان یادش بیاید که باید به ده نفر کارمند خودش حقوق بدهد .

2- عزت ضرغامی : نامبرده باید محکوم شود به شنیدن مجموعه کامل آثار شجریان و هر شب پیش از خواب موظف باشد که ربنای شجریان را سه بار گوش دهد . همچنین باید به مدت ده سال در سمت دستیار پخش شبکه های تلویزیونی فارسی وان و ام بی سی پرشیا ، ایفای وظیفه کند .

3- احمد جنتی : نامبرده باید مدت زمان بسیار زیاد باقیمانده تا پایان عمرش را بدون بنز سپری کند و به جای آن از یک دستگاه وانت مزدا 1600 مدل 60 به عنوان وسیله نقلیه استفاده کند . علاوه بر آن از آنجا که کار ، عار نیست باید مدتی را در یکی از مزارع چغندر قند استان خوزستان ، زمینهای کشاورزی را بیل بزند تا هم ثواب اخروی برایش بنویسند و هم دنیایش آباد شود . علاوه بر آن برای دریافت هر جیره غذایی دوره محکومیت باید حداقل پنج بار پیاپی بگوید : ژولیوس سزار ، به طرز ددمنشانه ای به قسطنطنیه حمله کرد .

4- محمدعلی جعفری ، حسن فیروزآبادی ، محمدرضا نقدی و یداله جوانی : نامبردگان باید محکوم شوند به انجام خدمت سربازی در ارتش ، به نحوی که هر یک از آنها در یکی از پادگانهای مرزی ارتش در چهارگوشه کشور مشغول به خدمت شوند و سه شب یک بار در لوحه نگهبانی در پاس دو قرار بگیرند و روی برجک ، نگهبانی بدهند .

5- اسفندیار رحیم مشایی و احمد خاتمی : این دو نفر باید مجبور شوند حداقل پنج سال به طور پیوسته با هم زیر یک سقف زندگی کنند . کارشناسان معتقدند این امر در حکم اشد مجازات در بین همه محکومان گفته شده می باشد .

6- برادران لاریجانی : ایشان باید محکوم شوند به روزانه سه بار تماشای فیلم سخنرانیهای علی لاریجانی در مقام رییس مجلس ، روزانه سه بار شنیدن حرفهای صادق لاریجانی در مقام قاضی القضات و روزانه پنج بار خواندن رهنمودهای جوادشان در حکم برادر روسای دو قوه از سه قوه مملکت . همچنین ، باید در مقابل محل اقامت ایشان روی یک پلاکارد بزرگ این عبارت نوشته شود : لاریجانی های عزیز ! تا آخر عمر از هیچ پست و مقامی خبری نیست !

7- محسن رضایی : نامبرده کافیست محکوم به حفاظت و پاسداری از رای مردم مانند ناموسش شود .

8- اعضای خانواده کلیه افراد فوق الذکر : این افراد باید همگی ، برای همه عمر محکوم به زندگی در داخل کشور بدون استفاده از هرگونه امکانات خاص شده ، مجبور باشند برای به دست آوردن یک لقمه نان مانند بقیه مردم ایران و بلا نسبت همه مردم ایران از صبح تا شب سگ دو بزنند .

توضیح عکس : یکی از ناظران بین المللی ، پس از شنیدن احکام مجازات پیشنهادی برای نامبردگان

۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

به دوران آشپزخانه های غیر اوپن برگردیم

وزیر مسکن بقیه دولت نهم ، چند وقتی است به این نتیجه رسیده که همه مشکلات مسکن و شهرسازی را حل کرده و اگر باقیمانده دوران وزارتش را صرف حل مشکل آشپزخانه های اوپن و ایجاد اندرونی و بیرونی در خانه ها بکند ، هم باعث ایجاد تحول بنیادی در حوزه مسکن و شهرسازی می شود و هم فرهنگ و تاریخ ایرانی را احیا می کند و احتمالا باعث می شود مکتب ایرانی مانند ققنوس از خاکسترهای بیست و شش سال حکومت آدمهای ایرانی ستیز تا قبل از وقوع معجزه هزاره ، سر بر کشد . ما هم که اخیرا بیشتر به آن آقا و همه کس و کارش و وزرا و معاونانش علاقمند شده ایم و می دانیم که قرار است دولت نهم و بقیه اش تبدیل به دولت جهانی بشوند و به زودی همه دنیا به جز خودمان ، فروپاشی می کنند و به دلیل اهمیت فراوانی که بقیه دولت نهم به رای و نظر مردم می دهد ، تصمیم گرفتیم ضمن اعلام حمایت قاطع از برخورد با همه مظاهر فساد و بی بند و باری و جنگ نرم ، مانند بدحجابی ، روزه خواری ، برنزه کردن ، های لایت کردن ، مانتو های سبز رنگ ، فوتبال ، موسیقی اصیل ایرانی ، برج سازی ، پوشک بزرگسالان ، آشپزخانه اوپن و خانه های بدون اندرونی و بیرونی ، مواردی را به عنوان پیشنهاد ، به استحضار وزیر مسکن و سایر اعضای بقیه دولت نهم و همه اصولگرایان برسانیم .

اول از همه آنکه وقتی قرار است آشپزخانه ها اوپن نباشند و خانه ها دارای اندرونی و بیرونی بشوند ، مناسب است ساخت هر نوع منزل مسکونی با متراژ کمتر از صد متر ممنوع اعلام شود . زیرا معمولا مهندسان عزیز معمار در فضای کمتر از مقدار ذکر شده قادر به طراحی اندرونی و بیرونی نیستند . در ضمن چون قرار است همه چیز مطابق فرهنگ و تاریخ ایران باشد ، مناسب است ساخت هر نوع آپارتمان یا خانه که بیش از دو طبقه دارد کلا ممنوع اعلام شود ، زیرا در تاریخ ایران ، جایی اشاره نشده است که منازل مسکونی ، غیر از کاخ بعضی از حاکمان ، بیش از دو طبقه داشته باشد . در این صورت لازم است درباره پروژه های مسکن مهر دولت نهم و بقیه دولت نهم تجدید نظر اساسی به عمل آید . به علاوه ، یکی از شرایط دریافت پایان کار برای ساختمانها ، باید وجود تنور مخصوص پخت نان در آشپزخانه های غیر اوپن خانه ها اعلام شود . بدیهی است که در آن دوران از مایکروفر و اجاق گاز و اینجور سوسول بازیها خبری نبوده است . حالا که قرار است به عصر اندرونی و بیرونی برگردیم تا تاریخ ایران مورد مهربانی قرار بگیرد ، تولید و واردات هر نوع خودرو ممنوع اعلام شود و همه کارخانه های خودرو سازی و انبارهای نگهداری خودروهای وارداتی ، تبدیل به اصطبل و محل نگهداری انواع اسب و الاغ و شتر شود و ملت شریف و ایرانی ایران به منظور جابه جا شدن ، از این زبان بسته ها استفاده کنند . این امر علاوه بر کمک به احیای فرهنگ و تاریخ ایرانی و کاهش آلودگی هوا ، موجب کوبیده شدن مشت محکم به دهان سازمان ملل ، آمریکا ، ژاپن ، استرالیا و حتی روسیه شده که اقدام به تحریم کشور ما کردند و فروپاشی همه دنیا را تسریع می کند . در همین راستا پیشنهاد می گردد ، مسوولین خیلی محبوب و مردمی هم ، به جای استفاده از خودروهای ضد گلوله ، از درشکه استفاده نمایند که در این صورت گاری چیهایی که در همه این سالهای اوپن بودن آشپزخانه ها بر اثر جبر روزگار در مناصب دیگری مشغول به کار شده بودند به شغل آبا و اجدادیشان برمی گردند . در دورانی که آشپزخانه ها اوپن نبودند و خانه ها اندرونی و بیرونی داشتند ، حمام و دوش هم در خانه ها نبود در نتیجه مناسب است ضمن ممنوع شدن ساخت حمام و دوش مستقل در خانه ها ، دستور داده شود همه کتابفروشی ها و دانشگاهها ، تبدیل به حمام عمومی شوند و مردم برای استحمام به خزینه بروند . همچنین فروش هر نوع شیر و شلنگ برای مستراحها ممنوع و همه کارخانه های ساخت شیرآلات ، تبدیل به آفتابه سازی شوند . بدیهی است که در آن زمانها آفتابه پلاستیکی موجود نبوده و همه آفتابه ها مسی بودند . با این روش بازار مسگرها هم به محل کارخانه های مذکور منتقل شده ، طرح ساماندهی مشاغل نیز اجرا می گردد . چون به عصر مذکور بر می گردیم ، کار کردن زنان هم ممنوع می شود و زنهای ضعیفه موظفند شوهرداری و زایمان انجام دهند که این امر وظیفه شرعی و ملی هر زنی می باشد و در این صورت دغدغه های فرهنگی و دینی استاد ، دکتر حسن رحیم پورازغدی هم به خوبی رفع می گردد . وقتی به دوره اندرونی و بیرونی برگردیم ، نجاست اروپایی (یورو) خود به خود از عرصه اقتصاد دنیا حذف می شود و نجاست آمریکایی (دلار) هم اصلا به ایران نمی رسد . با این حال بهتر است به منظور ضربه زدن به اقتصاد سرمایه داری دنیا ، استفاده از پول را در معاملات و مبادلات حذف نموده ، همه افراد جامعه موظف به انجام معاملات پایاپای شوند . به این شکل که مثلا آقای وزیر در ازای کار طاقت فرسای وزارت در پایان ماه از رییس بقیه دولت نهم ، یک کیسه برنج ، چند قرص نان و شش عدد سیب ، دریافت دارد که البته سیبهای مذکور به عنوان حق اولاد و حق عائله مندی پرداخت گردد .

تنها موضوع مبهم در هنگام بازگشت به دوران اندرونی و بیرونی این است که در چنین دوره تاریخی ، چه حاجتی به برخورداری از انرژی هسته ای (ولو از نوع صلح آمیزش) و همچنین فرستادن ماهواره و کرم خاکی و لاک پشت و موش به فضا می باشد ؟! عاقلان دانند !


۱۳۸۹ مرداد ۱۷, یکشنبه

من فقط آن ممه را بردم

به استحضار ملت شریف ایران می رساند ، اینجانب ، لولویی که رییس بقیه دولت نهم اعلام کرده است آن ممه را برده ام ضمن پذیرش سرافرازانه این اتهام ، سایر مواردی که به نظر می رسد قرار است در روزهای آینده به اینجانب نسبت داده شود را به شرح زیر ، قویا تکذیب می نمایم :

1- اینجانب به هیچ عنوان در قتل ندا آقا سلطان و سهراب اعرابی و بقیه کسانی که در یک سال گذشته در کوچه و خیابان کشته شدند ، نقشی نداشته ام و هرگونه انتساب این قتلها به خود را به عنوان یک لولوی واقعی و اصیل تکذیب می نمایم .

2- اینجانب در روز عاشورا اصلا جرات نکردم از محل زندگی خود خارج شوم و از این رو ، سرقت خودروی نیروی انتظامی و رد شدن آن از روی مردم در این روز که البته کلا معلوم شد اتفاق نیفتاده است ، هیچ ارتباطی با اینجانب و سایر لولوهای با شرف ندارد .

3- من در کهریزک و سایر زندانها ، اصلا نبوده ام و چیزهای عجیب و غریبی که درباره لولوهای تقلبی فعال در این زندانها شنیده ام ، مرا از اینکه یک روز زندانی شوم به وحشت انداخته است . نه تنها اینجانب ، که هیچ لولوی با انصاف و با وجدان دیگری هم با آدمها از آن کارهایی نمی کند که در این مدت در زندانها کرده اند .

4- من اصلا هیچ نقشی در سرنوشت نامعلوم حدود چهار صد میلیارد دلار درآمد نفتی کشور در پنج سال گذشته نداشته ام و باز هم تاکید می کنم که به جز آن ممه ، چیز دیگری را نبرده ام .

5- ریش تراشی که در ماجرای کوی دانشگاه در سال هفتاد و هشت توسط سرباز وظیفه اروجعلی ببرزاده سرقت شد ، پیش من نیست و اینجانب هیچگونه ارتباطی با مشارالیه ندارم .

6- بنده به عنوان یک لولوی شریف هرگونه اطلاع از سرنوشت آرای مردم در مثلا انتخابات سال هشتاد و هشت را قویا تکذیب می کنم .

7- در مقام سخنگوی جامعه لولوهای شرافتمند و راستگو ، هرگونه عضویت و ارتباط یک سری افراد با این جامعه را شدیدا تکذیب نموده و اعلام می کنم این افراد ، برای ما لولوهای اصیل حکم لولو را دارند و وقتی خوابشان را می بینیم یا اسمشان را می شنویم و یا هر نوع خبری از آنها به ما می رسد تا مدتها دچار سوء هاضمه و بی خوابی می شویم و به یاد نکیر و منکر شب اول قبر آدمها می افتیم .

در پایان ، بار دیگر تاکید می کنم که اینجانب ، فقط آن ممه را بردم و خوردم . آن هم به این خاطر که با نان دویست تومانی و ماست هشتصد تومانی و تخم مرغ دانه ای یکصد و پنجاه تومان ، نه قدرت خرید نان و ماست و نه امکان خوردن نیمرو برای سیر کردن شکمم را داشتم . محل زندگیم هم از محل زندگی آن آقا که ظاهرا در محله شان همه چیز به یک دهم قیمت بازار به فروش می رسد آنقدر دور است که نمی توانستم از آنجا خرید کنم . از قدیم هم گفته اند که شکم گرسنه ، دین و ایمان ندارد . به همین خاطر در فرصت مناسب ، آن ممه را بردم و خوردم و سیر شدم .