۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

به من چه؟


دوستان می‏گویند که امروز برای برخی از چهره‏های خوشنام اصلاح‏طلب ، دادگاهی برگزار شده است و جناب آقای ابطحی لب به اعترافاتی گشوده‏ که بعضی از هواداران ایشان را بهت‏زده کرده است و به خاطر عریان بودن بی‏پایگی این اعترافات ، حتی بعضا از آقای ابطحی دلخور هستند. نگارنده شخصا علاقه‏ای به دنبال کردن اخبار بنگاه‏های دورغ‏پراکنی که حتی حاضر نیستم ساحت مقدس قلم را با نام بردن از آنها آلوده کنم ندارم و از این رو هرگز به پایگاه‏های اطلاع‏رسانی (یا بهتر بگویم پایگاه‏های نشر اکاذیب آنها)رجوع نمی‏کنم. اما روی سخنم با دوستان عزیزی است که در ابتدای این نوشته به آنها اشاره کردم.
محمدعلی ابطحی، بهزاد نبوی، مصطفی تاج‏زاده، محسن امین‏زاده، محسن صفایی فراهانی، عبدالفتاح سلطانی، احمد زیدآبادی و بسیاری دیگر از چهره‏های بی‏شماری که به بهانه اعتراضات بعداز انتخابات دستگیر شده‏اند و این روزها باید منتظر اعترافات تکان‏دهنده! و درعین حال هیجان‏انگیز یکایک آنها باشیم.همگی دارای پیشینه و سوابق مشخص و شفافی هستند و اتفاقا این موضوع درست برخلاف سوابق کسانی است که این روزها در سوی دیگر میز محاکمه و مجادله نشسته و پز مظلوم و مدعی به خود گرفته‏اند و دم از علاقه به نظام و میهن می‏زنند.
دوستان عزیز بدانند که هر آنچه در چنین جلسات و محاکمه‏ای از سوی چهره‏های محبوب یا مورد علاقه آنها بیان می‏شود ، به معنای واقعیت مطلق نیست ، بلکه قلب مطلق واقعیت است. دلیل این ادعا برگزاری چنین جلسات و یا پخش مانند این اعترافات در گذشته‏های نه چندان دور از شخصیتهای گوناگون است. نگارنده شخصا دو بار سابقه دلخوری از دو دوست بزرگوار به خاطراین نوع اعترافات را داشته‏ام: سید ابراهیم نبوی وعلی افشاری. و جالب اینجاست که آنچه هر دو نفر پس از آزادی از بند ، در باب کیفیت اخذ اعترافات بیان کردند، باعث شرمندگی من از آنچه درباره این دو عزیز پیش خود اندیشیده بودم ، شد و امروز با درس گرفتن از آن تجارب ، نه تنها از شنیدن اعترافات ابطحی یا هر شخصیت دیگری بهت‏زده یا ناراحت نمی‏شوم بلکه آرزومی کنم اگر این نوع سخنان موجب رهایی هر یک از این بزرگواران می‏شود هر چه سریعتر اعترافات مدنظر حضرات را برزبان آورند. در باب کشف اعتبار اعترافات ابطحی، نظر انداختن به تصویر منتشر شده از این ایشان در دادگاه کفایت می‏کند. از سوی دیگر ، تامل در این موضوع که مثلا جناب ابطحی درباره آقای خاتمی حقایقی را که پس از حدود 30 سال رفاقت و همکاری و همنشینی مداوم متوجه آن نبوده است در مدت حدود 50 روز که ایشان را ندیده است، دریافته خود دلالت بر عمق صحت اعترافات دارد.
غرض اینکه شنیدن چنین سخنان و اعترافاتی نباید باعث بهت‏زدگی و دلخوری هواداران چهره‏های اصلاح‏طلب و یا غفلت از مسائل اصلی شود. امروز ، مساله و مشکل ، سخنان و اعترافات عزیزان دربند نیست. و ای کاش هواداران اصلاحات از طریق خانواده زندانیان به این عزیزان پیغام دهند که اعترافات مورد نظر را بر زبان آورند و خود را برهانند. نگارنده همواره به شوخی به دوستان می‏گوید که اگر روزی در موقعیت یکی از این بزرگان قرار بگیرم در همان خودروی مخصوص که برای انتقال اینجانب به مکان‏های نامشخص در نظر گرفته شده است ، تقاضا می‏کنم دوربینی روشن کنند تا هر آنچه که به من مربوط می‏شود و نمی‏شود را بگویم. ترجیح می دهم عرض خود ببرم اما زحمت برای برادران ایجاد نکنم.
الغرض ، به من چه که ابطحی در دادگاه چه گفت و چه خواهد گفت؟ به من چه که قرار است از زبان چهره‏های شاخص اصلاح‏طلب چه حرفهایی علیه موسوی ، خاتمی و هاشمی گفته شود؟می دانم که من دچار خفقانم خفقان!بگذارید هواری بزنم. و می دانم که من هوارم را سر خواهم داد.

۱ نظر:

سودابه گفت...

درسته به من چه که کی چی گفت؟
من فقط می خوام بدونم "رای من کجاست؟"