۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

آیا اینها ، همان دشمنان ملت ایران نیستند؟


رییس دولت نهم به عنوان شخصی که قاعدتا خود را جزو مسئولان مهم کشور می داند در سخنان پیش از خطبه های نماز جمعه افاضاتی فرمودند که بسیار قابل تامل به نظر می رسد.مهمترین نکته و در عین حال عام ترین بحث قابل طرح در این باب آن است که ظاهرا ایشان علاقه ای به وجود آرامش در کشور و پیگیری مطالبات مردم و مخالفان از مجاری قانونی و مسالمت آمیز ندارند.البته عملکرد مجموعه تابع ایشان در کارشکنی و ایجاد محدودیت و ممنوعیت برای مخالفان دولت ، نشان از این رویه داشته است اما ، ایشان به هر دلیل تا روز جمعه این خواسته قلبی خود را این چنین عریان بر زبان نیاورده بود.در موضوع برخورد و دستگیری چهره های محبوب و مطلوب مردم که اگر چه مانند آن جناب 24 میلیون رای!!!ندارند و به اندازه ایشان مورد علاقه مردم نیستند ولی همین میزان اندک!!! محبوبیتشان هم برای آقای رییس دولت و اطرافیانشان غیر قابل تحمل است ، نیاز به بیان نکته ای نیست و تنها می توان گفت که بیار آنچه داری ز مردی!!! به پیش.
اما آن قسمت از بیانات که گفتند برخوردهای خشن با معترضان کار دشمن بوده است ، از زوایای گوناگون قابل بررسی است.نخستین سوالی که به ذهن می رسد اینکه اگر آن همه خشونت کار دشمن بوده است و شخص آقای رییس ، رضایتی از بگیر و ببندها و خشونتها نداشته اند دلیل خط و نشان کشیدنهای روز جمعه ایشان چیست؟در روزهایی که درگیری های خیابانی میان مخالفان آقای رییس دولت نهم و نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی در جریان بود ، وزارت کشور دولت ایشان بارها و بارها با صدور اطلاعیه ، معترضان را تهدید و از هرگونه تجمع در خیابانها بر حذر داشت.از سوی دیگر فرمانده هان نیروی نظامی هوادار ایشان و همچنین نیروی انتظامی بارها با افتخار از برخورد با معترضان سخن گفتند و به عبارت دیگر مسئولیت همه برخوردها را بر عهده گرفتند.بعد از افشای جنایات کهریزک نیز فرماندهی نیروی انتظامی از برخورد با عوامل متخلف که اتفاقا از کارکنان رسمی پلیس ایران بودند خبر داد.اکنون این پرسش ایجاد می شود که آیا از دید رییس دولت نهم ، وزارت کشور دولت ایشان و بزرگترین کارتل اقتصادی و نظامی حامی وی و نیروی انتظامی مملکت ، عوامل دشمن هستند؟!بدیهی است که اینطور نیست!!!شاید هم منظور ایشان این است که معترضان در این دستگاهها نفوذ کرده و با خودشان برخورد خشن کرده اند.طبیعتا هر کودکی می تواند به چنین ادعایی بخندد.شاید هم ایشان در این باره مدارکی دارند که همه از آن بی خبرند ، کما اینکه درباره اتهاماتی که در مناظره ها به افراد گوناگون وارد کردند مدعی وجود مدارکی بودند که هیچگاه کسی آنها را ندید.در این حالت یک گزینه دیگر باقی می ماند.آن هم اینکه رییس دولت نهم ، حرف دل اکثریت جامعه ایرانی را بر زبان آورده و نیروهای عرب وابسته به حزب الله لبنان که در کار سرکوب مردم ایران بوده اند را دشمن نامیده است.اگر چنین باشد واقعا باید از ایشان تقدیر کرد.نگارنده نیز مانند همه ایرانیانی که ذره ای به این آب و خاک علاقه دارند نمی تواند بپذیرد که فجایع و جنایتهای به بار آمده در خیابانها و بازداشتگاهها در روزهای پس از انتخابات کار ساکنان این ملک و ایرانیان نجیب و شریف باشد.به همین دلیل از فرضیه غیر ایرانی بودن عوامل این جنایات غیرانسانی با کمال میل استقبال می کنم.نکته ای که این فرضیه را قابل باورتر می سازد حضور عوامل عرب وابسته به حزب الله لبنان و بعضی گروههای فلسطینی در جریان سرکوب ملت ایران بود.از طرفی مسائلی نظیر تجاوز به انسانهای دربند و سوءاستفاده جنسی از اسرا در تاریخ و فرهنگ ایرانی جایی ندارد اما در تاریخ اعراب به کرات مشاهده شده است.پس طبیعی است از اینکه گروههایی نظیر حزب الله لبنان و حماس فلسطین به عنوان دشمن این ملت معرفی شوند استقبال کنیم و امیدوار باشیم که اعلان این امر از طریق یکی از مقامات ، مقدمه قطع ارتباط ایران با این گروهها و پایان سوءاستفاده آنها از منابع ملت ایران باشد.هر ایرانی وطن پرست و میهن دوستی از اعماق وجود آرزو دارد که مسئول این جنایتها هموطنان او نباشد.آقای رییس دولت نهم توجه داشته باشند که ایرانیان واقعی ، هموطنان خود را دشمن نمی پندارند.نکته پایانی اینکه در صورت صحت نقش گروههای عرب در سرکوب ملت ایران ، مسببین دخالت این گروهها در این قضایا باید پاسخگوی خیانتی که به ملت خود کرده اند باشند و دولت ایران باید ارتباط خود را با گروههای مذکور که ماهیت تروریستیشان را آشکار نموده اند بلافاصله پایان بخشد.فراموش نمی کنیم که در روزهای بعد از انتخابات ، سران حزب الله و حماس درباره مسائل داخلی ایران اظهارات مداخله جویانه فراوانی داشتند.

هیچ نظری موجود نیست: