با توجه به اينكه من متعلق به همه ملت ايران هستم و در راستای اینکه یک دوست عزیز معلوم الحال مجهول الهویهای به دنبال افشای سند انقلاب مخملی، خواستار رمز گشایی و تحلیل یکی از سرودهای انقلابی مخملی شده بود و متن آن را برای ما ارسال نموده بود، ما هم به خاطر مردمی بودن فراوانمان مجدداً از معاونت "لباس شخصیهای ضد انقلاب مخملی" سرویس مذکور خواستیم نسبت به بررسی و تحلیل این سرود اقدام نماید که نتیجه آن و به شرح زیر منتشر میشود:
*توپولویم توپولو*
ترجمه : من خیلی تپل هستم
فرضیه 1 : من در ناز و نعمت زندگی میکنم و این باعث میشود که در ملاحظات سیاسی فقط به مردم شمال شهر توجه نمایم.
فرضیه 2 : خوشی زده زیر دلم یا یک کمی آن طرفتر از زیر دلم و باید انقلاب مخملی کنم.
فرضیه 3 : من محمدعلی ابطحی هستم. خیلی چاق شدم کاشکی کسی پیدا میشد و مرا وادار میکرد به زور 20 کیلو از وزنم را کم کنم.
فرضیه 4 : من روح احمد بورقانی هستم. این امر نشان دهنده آن است که انقلابیون مخملی ، چشم به امدادهای غیبی داشتهاند اما چون برادران تا صبح بیدار بودند این توطئه ناکام مانده است.
*صورتم مثل هلو*
ترجمه : برای حفظ سلامتی صورتم از ماسک هلو استفاده میکنم.
ترجمه تحت اللفظی: خیلی خوشگلم.پوستم خیلی خوب است.
فرضیه 1 : تأیید فرضیه 1 جمله قبل است. میخواهند بگویند که در زمره مرفهین بیدرد و بیتربیت جامعه هستند.
فرضیه 2 : میتواند نشان دهنده ارتباطات نامشروع انقلابیون مخملی با چهرههای زیبا و عروسکهای هالیوودی نظیر آنجلینا جولی، بردپیت و خانم سارا پیلین باشد.
فرضیه 3 : هلو میتواند نوعی اسم رمز باشد. در واقع با استفاده از لفظ هلو میخواهند بگویند انقلاب مخملی، مثل هلو که میرود توی گلو، به راحتی به نتیجه میرسد.
فرضیه 1 : تأیید فرضیه 1 جمله قبل است. میخواهند بگویند که در زمره مرفهین بیدرد و بیتربیت جامعه هستند.
فرضیه 2 : میتواند نشان دهنده ارتباطات نامشروع انقلابیون مخملی با چهرههای زیبا و عروسکهای هالیوودی نظیر آنجلینا جولی، بردپیت و خانم سارا پیلین باشد.
فرضیه 3 : هلو میتواند نوعی اسم رمز باشد. در واقع با استفاده از لفظ هلو میخواهند بگویند انقلاب مخملی، مثل هلو که میرود توی گلو، به راحتی به نتیجه میرسد.
*دست و پاهام کوتاهه*
ترجمه : دستها و پاهای من کوتاه هستند.
فرضیه 1 : این جمله میتواند در حکم نوعی گرا دادن به سرویسهای امنیتی و جاسوسی دشمن باشد. به این معنا که ما واقعاً نمیتوانیم رأی مردم را بگیریم و دستمان از قدرت کوتاه شده است.
فرضیه 2 : اگر چه به ظاهر قدرتمان کم است، اما به شکل مخملی و نرم و در راستای ضرب المثل فلفل نبین چه ریزه براندازی میکنیم.
*چشم و ابروم سیاهه*
ترجمه : چشمها و ابروان من سیاه رنگ است.
فرضیه 1 : این جمله میتواند نشان دهنده سوء استفاده از زنان برای جذب مردان در انجام انقلاب مخملی باشد. به نظر میرسد جمله بعد از این عبارت به قرینه معنوی حذف شده باشد. در جمله حذف شده به گیسو و ساق و کمر و قد و بالای رعنای زنان و دختران ستاد مخملی اشاره شده است.
فرضیه 2 : رهبران انقلاب مخملی قصد سوء استفاده از عواطف همه نژادها را داشتهاند و این امر با هدف استفاده از آنها در انجام انقلاب مخملی بوده است. هدف اولیه آنها همراه کردن سیاه پوستها بوده است.
*مامان خوبی دارم*
ترجمه : از مادر خوبی برخوردار میباشم.
فرضیه 1 : منظور از مامان خوب، ملکه انگلستان میباشد که اگرچه ظاهری مهربان و خوب دارد اما در واقع روباه پیر استعمار است.
فرضیه 2 : منظور، مادر چند نفر از آقازادههای آشوبگر است که در واقع همسر یکی از آقایانی می شود که با دو نفر دیگر از آقایان هم قسم شوند پشت هم را خالی نکنند.
فرضیه 3 : مراد از این عبارت میتواند تحریک عواطف مادران باشد تا راضی شوند فرزندانشان را برای مشارکت در انقلاب مخملی به خیابانها بریزند و حتی خودشان هم آنها را همراهی کنند. در واقع این جمله نوعی لوس کردن و ننر بازی بچههای مخملی برای مادرانشان است.
فرضیه 4 : مخملیها خیلی بی غیرت هستند و از خوبیهای مادرشان در ملا عام تعریف می کنند.
*میشینه توی خونه*
ترجمه: در خانه مینشیند.
فرضیه 1 : این جمله میتواند نوعی رد گم کردن باشد در واقع معنای اصلی این جمله آن است که مادران اصلاً نباید در خانه بنشینند و باید با فرزندانشان در براندازی نرم، مشارکت داشته باشند.
فرضیه 2 : شورای رهبری انقلاب مخملی با خانه نشین کردن مادران، به دنبال کشتن راحتتر فرزندان آنها بود.
فرضیه 3 : شورای رهبری در خانه میماند و بقیه را به خیابانها میکشاند.
فرضیه 4 : رهبران انقلاب مخملی اگر نتوانستند در خیابانها آشوب کنند، درخانه مینشینند و شبها از روی پشت بام، شعار میدهند.
*میبافه دونه دونه*
ترجمه : دانه دانه میبافد.
فرضیه 1 : سران انقلاب مخملی، حلقههای انقلاب را با آرامش و به دنبال یکدیگر میبافند و در کنار هم قرار میدهند تا به شکل نرم براندازی کنند.
فرضیه 2 : این عبارت میتواند نوعی رمز باشد و در واقع به دنبال بیان مرحلهای بودن انقلاب مخملی است. همین مرحلهای بودن انقلاب است که آن را نرم میکند. اگر دانه دانه نباشد خیلی سفت میشود.دقیقا مثل انگور که چون دانه دانه است نرم است ولی بادمجان که دانه دانه نیست سفت است.
*پیرهن گلی گلی*
ترجمه : پیراهن گل گلی
فرضیه 1 : شورای رهبری با بیان این جمله میخواهد به بدنه جریان بگوید که لازم است ندا آقا سلطان و چند نفر دیگر را بکشند و پیراهن خونی آنها را بر سر نیزه بکنند و با سر دادن شعار "پیراهن گل گلی" افکار عمومی را جریحه دار نمایند.
فرضیه 2 : عبارت "پیراهن گلی گلی " به نوعی نشان دهنده نماد انقلاب مخملی است. به این معنا که اعضای انقلاب با پوشیدن پیراهنهایی که به رنگ نماد آنهاست به صورت نرم شروع به براندازی نمایند.
فرضیه 3 : مجدداً میتواند نشانگر سوء استفاده از زنان برای کشاندن مردان به ستاد مخملی باشد. به همین منظور با اشاره به پیراهن گلی گلی نسوان اقدام به تحریک عواطف مردان کنند.
فرضیه 4 : بیانگر روابط نامشروع سران مخملی با زنانی است که پیراهن گلی گلی میپوشند.
*میپوشم خوشگل میشم*
ترجمه : میپوشم، خوشگل میشوم
فرضیه 1 : سعی در القای این مطلب دارند که جوانان در صورت استفاده از نماهای انقلاب مخملی، زیباتر میشوند.
فرضیه 2 : ایجاد نوعی رویای آرمان گرایانه در ذهن مخاطبان است. به این شکل که اگر قبای انقلابیگری بپوشند. آینده زیبایی در پیش خواهند داشت.
*مثه دسته گل میشم*
ترجمه : مثل دسته گل میشوم
فرضیه 1 : سعی در القای نوعی حس وحدت میان اعضای انقلاب دارد. به این معنا که اگر همه از نماد انقلاب استفاده کنند، مانند دستهء گل (ساقه گل) سبز رنگ و راست میشوند.
فرضیه 2 : به دنبال خونریزی در جامعه هستند و به همین خاطر از لفظ گل به کرات استفاده میشود.
نظریه شاهد 1 : این انقلاب مخملی، انقلاب شکم گندههای سیر است. اما گرسنگان همه آنها را میخورند و انقلاب مخملی به نتیجه نمیرسد.
نظریه شاهد 2 : استفاده از جاذبههای جنسی و شهوانی در این انقلاب مخملی پیش از حد استاندارد است.
نظریه شاهد 3 : مامان خوبی که دارند را کی باید وادار به اعتراف کنیم؟
توضیح عکس: چهره یکی از رهبران انقلاب مخملی که در لباس خود از رنگ نماد استفاده کرده است.برخی منابع معتقدند این عکس مربوط به دوران کودکی یکی از سران انقلاب مخملی است که اخیرا به همه چیزهای ممکن اعتراف کرده است.
۱ نظر:
عجب تحلیل بی نقصی;)
ارسال یک نظر