ما به این نتیجه رسیده ایم که کشور ما دارای حاکمانی بوق محور و مردمی بوق پرور است و بوق ، یکی از مهمترین آلات اداره کشور به شمار می رود .
صبح که از منزل به قصد محل کار خارج می شوید ، در هر کوچه و خیابان و میدان و بزرگراه و تقاطعی ، رانندگان ماشین و موتور ، بوق می زنند . هیچ دلیلی هم برای این بوق زدن وجود ندارد به جز اینکه باید بوق زد . مهم نیست که شما 500 متر دورتر از تقاطع ، پشت چراغ قرمز گیر کرده اید و ثانیه شمار چراغ نشان می دهد که حداقل 70 ثانیه باید ایستادن پشت چراغ قرمز را تحمل کنید . مهم این است که ماشینتان را با بوقش خریده اید و باید از آن استفاده کنید . اصلا فکر کنید ترافیک چراغ قرمز مثل گرفتگی چاه است و بوق مثل محلول چاه باز کنی عمل می کند . پس تا حد امکان بوق بزنید تا راه باز شود . سعی کنید عمدا در هنگام رانندگی راه دیگران را ببندید و جلوی ماشین دیگران بپیچید تا همه با هم در جامعه بوق بزنند . حتی وقتی با دیگران دعوا می کنید و می خواهید فحش بدهید به طرف بگویید برو جلو بوق بزن . البته این پرسش به وجود می آید که چرا طرف نباید برود عقب بوق بزند ؟ مساله دیگر این است که چون ما در جامعه ای سرشار از آرامش و شادی زندگی می کنیم و اعصاب همه افراد کاملا راحت و آسوده است کمی صدای بوق برای ورزش اعصاب بد نیست . این بوقهای خیابانی و بیابانی نمک زندگی روزمره است و مردم بوق پرور ما هم کاملا از آن لذت می برند و به خاطر آن شادمان هستند .
وقتی که بعد از بوقیده شدن (لبریز شدن از صدای بوق) فراوان در کوچه و خیابان به خانه می آیید ، بهتر است صدا و سیمای عمو عزت را تماشا کنید تا سعادت آشنایی بابوقهای حاکمیتی را پیدا نمایید . برای نمونه ، خود عمو عزت پول داده برایش فیلم وسریال بسازند تا در جهت مقابله با تهاجم فرهنگی آن را پخش کند ، اما در هنگام پخش متوجه می شود که نکات بی تربیتی و حرفهای غیر اخلاقی در فیلم وجود دارد . مثلا در یک سکانس از یک سریال خانوادگی پدر خانواده رو به پسرش که شب دیر به خانه آمده می گوید : تو غلط کردی تا این ساعت بیرون بودی ! بدیهی است که این جمله پدر ، دارای بد آموزی و بار ضد ارزشی است . اینجاست که پای بوق وسط می آید و جمله پدر به این شکل اخلاقی می شود که : تو [ بوق ] کردی تا این ساعت بیرون بودی !
البته در همین تلویزیون عمو عزت اگر بعضی چیزها را بوق می کنند ، به همان نسبت ، بعضی چیزها را هم در بوق می کنند . مثلا اگر یک آقای عصبانی که چشمانش در حال در آمدن از حدقه و رگ گردنش در شرف منفجر شدن است ، بیاید در تریبونی بگوید : اکثریت ملت غلط خورد که از موسوی و کروبی حمایت می کند ! این بار نه تنها غلط مذکور را بوق نمی کنند ، بلکه کل جمله و به ویژه آن قسمت غلط را در بوق می کنند و سی و دو هزار بار در شبانه روز همراه با انواع نماهنگ و موزیک و افکت صوتی پخش می کنند . ویژگی دیگر بوق این است که هر چیزی که لازم بود را می توان در آن کرد و سر وصدا راه انداخت . مثلا اگر شما با یک کشوری حرف زده اید و طرف به شما فحش داده است ، می توانید موضوع را اینطوری در بوق کنید که ما این کشور را تحت تاثیر قرار دادیم و وقتی داشتیم با آن کشور خداحافظی می کردیم در حالیکه اشک در چشمان همه مردم آن کشور حلقه زده بود گفتند : منتظر ما می مانند .
همچنین می توان از آدمهایی که یک جورهایی بوق هستند برای تحلیل همه مسائل و مشکلات بشریت اعم از مشکلات زناشویی ، مساله هسته ای ، نقد فیلم ، بررسی دلایل موفقیتهای روزافزون ایران در ورزش و مشکلات فنی تونل توحید استفاده و ثابت کرد که ما در بهترین وضعیت تاریخی از همه لحاظها ، حتی از اون لحاظ قرار داریم .
از همه این تجزیه و تحلیلهای بوقی نتیجه می گیریم که بدیهی است در شرایطی به سر می بریم که سیاستهای بوق محورانه اعصابمان را مورد نوازش و ملاطفت قرار می دهند و عده ای بوق ، هر روز و شب به بوقیدن ملت مشغول هستند . پس از همه شما رانندگان عزیز و محترم به شکلی عاجزانه و مفلسانه خواهشمندیم که جان هر کسی که دوست دارند اینقدر بوق نزنند ! به این اعصاب خیلی آرام و روحیه شادمان خودمان و خودتان رحم کنید ! هم اینکه بوقیدن عده ای بوق را تحمل می کنیم بس است ! قبول ندارید ؟
صبح که از منزل به قصد محل کار خارج می شوید ، در هر کوچه و خیابان و میدان و بزرگراه و تقاطعی ، رانندگان ماشین و موتور ، بوق می زنند . هیچ دلیلی هم برای این بوق زدن وجود ندارد به جز اینکه باید بوق زد . مهم نیست که شما 500 متر دورتر از تقاطع ، پشت چراغ قرمز گیر کرده اید و ثانیه شمار چراغ نشان می دهد که حداقل 70 ثانیه باید ایستادن پشت چراغ قرمز را تحمل کنید . مهم این است که ماشینتان را با بوقش خریده اید و باید از آن استفاده کنید . اصلا فکر کنید ترافیک چراغ قرمز مثل گرفتگی چاه است و بوق مثل محلول چاه باز کنی عمل می کند . پس تا حد امکان بوق بزنید تا راه باز شود . سعی کنید عمدا در هنگام رانندگی راه دیگران را ببندید و جلوی ماشین دیگران بپیچید تا همه با هم در جامعه بوق بزنند . حتی وقتی با دیگران دعوا می کنید و می خواهید فحش بدهید به طرف بگویید برو جلو بوق بزن . البته این پرسش به وجود می آید که چرا طرف نباید برود عقب بوق بزند ؟ مساله دیگر این است که چون ما در جامعه ای سرشار از آرامش و شادی زندگی می کنیم و اعصاب همه افراد کاملا راحت و آسوده است کمی صدای بوق برای ورزش اعصاب بد نیست . این بوقهای خیابانی و بیابانی نمک زندگی روزمره است و مردم بوق پرور ما هم کاملا از آن لذت می برند و به خاطر آن شادمان هستند .
وقتی که بعد از بوقیده شدن (لبریز شدن از صدای بوق) فراوان در کوچه و خیابان به خانه می آیید ، بهتر است صدا و سیمای عمو عزت را تماشا کنید تا سعادت آشنایی بابوقهای حاکمیتی را پیدا نمایید . برای نمونه ، خود عمو عزت پول داده برایش فیلم وسریال بسازند تا در جهت مقابله با تهاجم فرهنگی آن را پخش کند ، اما در هنگام پخش متوجه می شود که نکات بی تربیتی و حرفهای غیر اخلاقی در فیلم وجود دارد . مثلا در یک سکانس از یک سریال خانوادگی پدر خانواده رو به پسرش که شب دیر به خانه آمده می گوید : تو غلط کردی تا این ساعت بیرون بودی ! بدیهی است که این جمله پدر ، دارای بد آموزی و بار ضد ارزشی است . اینجاست که پای بوق وسط می آید و جمله پدر به این شکل اخلاقی می شود که : تو [ بوق ] کردی تا این ساعت بیرون بودی !
البته در همین تلویزیون عمو عزت اگر بعضی چیزها را بوق می کنند ، به همان نسبت ، بعضی چیزها را هم در بوق می کنند . مثلا اگر یک آقای عصبانی که چشمانش در حال در آمدن از حدقه و رگ گردنش در شرف منفجر شدن است ، بیاید در تریبونی بگوید : اکثریت ملت غلط خورد که از موسوی و کروبی حمایت می کند ! این بار نه تنها غلط مذکور را بوق نمی کنند ، بلکه کل جمله و به ویژه آن قسمت غلط را در بوق می کنند و سی و دو هزار بار در شبانه روز همراه با انواع نماهنگ و موزیک و افکت صوتی پخش می کنند . ویژگی دیگر بوق این است که هر چیزی که لازم بود را می توان در آن کرد و سر وصدا راه انداخت . مثلا اگر شما با یک کشوری حرف زده اید و طرف به شما فحش داده است ، می توانید موضوع را اینطوری در بوق کنید که ما این کشور را تحت تاثیر قرار دادیم و وقتی داشتیم با آن کشور خداحافظی می کردیم در حالیکه اشک در چشمان همه مردم آن کشور حلقه زده بود گفتند : منتظر ما می مانند .
همچنین می توان از آدمهایی که یک جورهایی بوق هستند برای تحلیل همه مسائل و مشکلات بشریت اعم از مشکلات زناشویی ، مساله هسته ای ، نقد فیلم ، بررسی دلایل موفقیتهای روزافزون ایران در ورزش و مشکلات فنی تونل توحید استفاده و ثابت کرد که ما در بهترین وضعیت تاریخی از همه لحاظها ، حتی از اون لحاظ قرار داریم .
از همه این تجزیه و تحلیلهای بوقی نتیجه می گیریم که بدیهی است در شرایطی به سر می بریم که سیاستهای بوق محورانه اعصابمان را مورد نوازش و ملاطفت قرار می دهند و عده ای بوق ، هر روز و شب به بوقیدن ملت مشغول هستند . پس از همه شما رانندگان عزیز و محترم به شکلی عاجزانه و مفلسانه خواهشمندیم که جان هر کسی که دوست دارند اینقدر بوق نزنند ! به این اعصاب خیلی آرام و روحیه شادمان خودمان و خودتان رحم کنید ! هم اینکه بوقیدن عده ای بوق را تحمل می کنیم بس است ! قبول ندارید ؟
۲ نظر:
:o)
این را در یاهو مسنجر بزنید، پُر بی ربط نیست!
بوق را باید زد. فحش را باید داد
من اگر بوق نزنم تنهایم. تو اگر بوق نزنی خویشتنی...
ارسال یک نظر