۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

بوق نزن!


ما به این نتیجه رسیده ایم که کشور ما دارای حاکمانی بوق محور و مردمی بوق پرور است و بوق ، یکی از مهمترین آلات اداره کشور به شمار می رود .
صبح که از منزل به قصد محل کار خارج می شوید ، در هر کوچه و خیابان و میدان و بزرگراه و تقاطعی ، رانندگان ماشین و موتور ، بوق می زنند . هیچ دلیلی هم برای این بوق زدن وجود ندارد به جز اینکه باید بوق زد . مهم نیست که شما 500 متر دورتر از تقاطع ، پشت چراغ قرمز گیر کرده اید و ثانیه شمار چراغ نشان می دهد که حداقل 70 ثانیه باید ایستادن پشت چراغ قرمز را تحمل کنید . مهم این است که ماشینتان را با بوقش خریده اید و باید از آن استفاده کنید . اصلا فکر کنید ترافیک چراغ قرمز مثل گرفتگی چاه است و بوق مثل محلول چاه باز کنی عمل می کند . پس تا حد امکان بوق بزنید تا راه باز شود . سعی کنید عمدا در هنگام رانندگی راه دیگران را ببندید و جلوی ماشین دیگران بپیچید تا همه با هم در جامعه بوق بزنند . حتی وقتی با دیگران دعوا می کنید و می خواهید فحش بدهید به طرف بگویید برو جلو بوق بزن . البته این پرسش به وجود می آید که چرا طرف نباید برود عقب بوق بزند ؟ مساله دیگر این است که چون ما در جامعه ای سرشار از آرامش و شادی زندگی می کنیم و اعصاب همه افراد کاملا راحت و آسوده است کمی صدای بوق برای ورزش اعصاب بد نیست . این بوقهای خیابانی و بیابانی نمک زندگی روزمره است و مردم بوق پرور ما هم کاملا از آن لذت می برند و به خاطر آن شادمان هستند .
وقتی که بعد از بوقیده شدن (لبریز شدن از صدای بوق) فراوان در کوچه و خیابان به خانه می آیید ، بهتر است صدا و سیمای عمو عزت را تماشا کنید تا سعادت آشنایی بابوقهای حاکمیتی را پیدا نمایید . برای نمونه ، خود عمو عزت پول داده برایش فیلم وسریال بسازند تا در جهت مقابله با تهاجم فرهنگی آن را پخش کند ، اما در هنگام پخش متوجه می شود که نکات بی تربیتی و حرفهای غیر اخلاقی در فیلم وجود دارد . مثلا در یک سکانس از یک سریال خانوادگی پدر خانواده رو به پسرش که شب دیر به خانه آمده می گوید : تو غلط کردی تا این ساعت بیرون بودی ! بدیهی است که این جمله پدر ، دارای بد آموزی و بار ضد ارزشی است . اینجاست که پای بوق وسط می آید و جمله پدر به این شکل اخلاقی می شود که : تو [ بوق ] کردی تا این ساعت بیرون بودی !
البته در همین تلویزیون عمو عزت اگر بعضی چیزها را بوق می کنند ، به همان نسبت ، بعضی چیزها را هم در بوق می کنند . مثلا اگر یک آقای عصبانی که چشمانش در حال در آمدن از حدقه و رگ گردنش در شرف منفجر شدن است ، بیاید در تریبونی بگوید : اکثریت ملت غلط خورد که از موسوی و کروبی حمایت می کند ! این بار نه تنها غلط مذکور را بوق نمی کنند ، بلکه کل جمله و به ویژه آن قسمت غلط را در بوق می کنند و سی و دو هزار بار در شبانه روز همراه با انواع نماهنگ و موزیک و افکت صوتی پخش می کنند . ویژگی دیگر بوق این است که هر چیزی که لازم بود را می توان در آن کرد و سر وصدا راه انداخت . مثلا اگر شما با یک کشوری حرف زده اید و طرف به شما فحش داده است ، می توانید موضوع را اینطوری در بوق کنید که ما این کشور را تحت تاثیر قرار دادیم و وقتی داشتیم با آن کشور خداحافظی می کردیم در حالیکه اشک در چشمان همه مردم آن کشور حلقه زده بود گفتند : منتظر ما می مانند .
همچنین می توان از آدمهایی که یک جورهایی بوق هستند برای تحلیل همه مسائل و مشکلات بشریت اعم از مشکلات زناشویی ، مساله هسته ای ، نقد فیلم ، بررسی دلایل موفقیتهای روزافزون ایران در ورزش و مشکلات فنی تونل توحید استفاده و ثابت کرد که ما در بهترین وضعیت تاریخی از همه لحاظها ، حتی از اون لحاظ قرار داریم .
از همه این تجزیه و تحلیلهای بوقی نتیجه می گیریم که بدیهی است در شرایطی به سر می بریم که سیاستهای بوق محورانه اعصابمان را مورد نوازش و ملاطفت قرار می دهند و عده ای بوق ، هر روز و شب به بوقیدن ملت مشغول هستند . پس از همه شما رانندگان عزیز و محترم به شکلی عاجزانه و مفلسانه خواهشمندیم که جان هر کسی که دوست دارند اینقدر بوق نزنند ! به این اعصاب خیلی آرام و روحیه شادمان خودمان و خودتان رحم کنید ! هم اینکه بوقیدن عده ای بوق را تحمل می کنیم بس است ! قبول ندارید ؟

۲ نظر:

حامد لاغر گفت...

:o)
این را در یاهو مسنجر بزنید، پُر بی ربط نیست!

sara گفت...

بوق را باید زد. فحش را باید داد
من اگر بوق نزنم تنهایم. تو اگر بوق نزنی خویشتنی...