۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

خدمات متقابل سبزها و اونا



هر کنش اجتماعی دارای واکنشی است که نتایجی در پی دارد و در نتیجه در میانه کنشها و واکنشهایی که رخ می دهد چون همه چیز کنشها و واکنشها دو طرفه است ، کنشگران به هم خدمت می کنند و طبعا خدمات مذکور حالتی متقابل دارند . به این معنا که اگر کنشگر به واکنشگر خدمت می کند ، عینا واکنشگر هم با کنشگر ، یک کارهایی می کند و در این وسط ، آنچه که البته نباید غافل بماند ارزش این خدمات متقابل است .


از آنجا که در ماههای اخیر سبزها در کشور در حال کنشگری نرم بودند پس با توجه به مقدمات ذکر شده بدیهی و بلکه طبیعی است که اونا هم شروع به واکنشگری سفت کنند و در این بین مشغول خدمت رسانی متقابل به هم شوند که در این نوشتار به آن می پردازیم .


در این مدت سبزها با کنشگری خود ، خدمات زیر را به اونا ارائه داده اند:


1- افرادی که قبلا ممکن بود بر اثر حمل چماق و چوب و سلاح سرد ، دستگیر و مجبور به استفاده از آقتابه به جای گردنبند شوند ، خودشان جوش آمدند و مهم شدند .


2- عزیزان بیکاری که شبها در خیابان بی خودی می گشتند ، کار پیدا کردند و قرار شد شبها که در خیابان می گردند روی در و دیوار و کیوسکهای تلفن علیه سبزها فحش نویسی کنند و به این ترتیب نرخ بیکاری هم بر خلاف همه دنیا در ایران کاهش یافت .


3- یک عده عزیزان بیکار دیگر هم که خیلی خواندن و نوشتن را خوب بلد نبودند کار پیدا کردند و شغلشان گوش دادن به مکالمات خصوصی بقیه شد .


4- بعضی ها که نمی دانستند نحوه روشن و خاموش کردن رایانه چگونه است ، موفق شدند بدون هر گونه تپق زدن بگویند : آنتی پروکسی


5- خودروهای مسروقه اونا پیدا و در تلویزیون نشان داده شد و البته بعد هم معلوم شد که اصلا خودرویی مسروقه نشده بود .


6- بعضی ها که درباره گذشته و محل تولدشان اطلاعات خیلی روشنی در دسترس نبود با استفاده از عباراتی نظیر گوساله و بزغاله نشان دادند که محل تولدشان در چه قسمتی از روستا بوده است .


7- محمدعلی رامین ، مهدی جان کلهر ، آقا اسفندیار و بقیه به عنوان آدم مهم معرفی شدند .


همچنین در همین مدت اونا با واکنشگری خود ، خدمات زیر را به سبزها ارائه داده اند:


1- سبزهایی که اگر دو متر را تند راه می رفتند دچار تنگی نفس می شدند ، می توانند بدون هواگیری تا وقتی که اونا به دنبالشان می دوند با سرعت بدوند .


2- در این هوای آلوده تهران ، عده ای از سبزها امکان آن را پیدا کرده اند که از آب و هوای مطبوع ارتفاعات شمال شهر تهران در منطقه اوین استفاده کنند .


3- سبزها یاد گرفته اند که چگونه در شرایطی که هم پارازیت هست ، هم فیلترینگ هست ، هم محمدعلی رامین هست از اخبار مطلع شوند و با هم ارتباط داشته باشند .


4- با عدم استفاده از خدمات مخابرات ، به اقتصاد سبزها کمک شد .


5- ندیدن صدا و سیمای عزت اینا که خودش یکی از اوناست آمار ابتلا به بیماریهای عصبی در بین سبزها را کاهش داد .


6- سبزها یاد گرفتند که حتی وقتی از اونا فحش می شنوند ، لبخند بزنند و برایشان آرزوی موفقیت کنند .



مشارکت کنشگرانه : سایر خدمات متقابلی که به ذهنتان می رسد را در همین جا اضافه کنید !




۱ نظر:

همکارت در پویشها گفت...

نتیجه میگیریم که حالا اونا اینقدر به سبزها خدمت می‏کنند (البته یکی کمتر از سبزها) خوب چرا سبزها با اونا رفیق نمیشن و نمیرن با هم در ارتفاعات شمال شهر هواخوری و کباب خوری ;)